آموزش علوم عرفانی,گر به خود آیی به خدایی رسی

متن دعای توبه نامه از کتاب صحیفه سجادیه

0

متن دعای توبه نامه از کتاب صحیفه سجادیه

توبه، اصطلاحی دینی و اخلاقی و عرفانی، به معنای بازگشت به سوی خدا می‌باشد. یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبه نصوحا؛

‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید به سوی خدا توبه کنید توبه‌ای خالص.
«توبه»، به معنای رجوع،

 بازگشت از گناه 

 و نوعی پشیمانی از گناه است؛ به طوری که هر توبه‌ای پشیمانی است، ولی هر پشیمانی‌ای توبه نیست.

«نصوح»، از ماده نصح در اصل به معنای خیرخواهی خالصانه است. توبه نصوح ، آن گاه تحقق می‌یابد که خالص بودن و محکم بودن با یک دیگر جمع شوند.
توبه در لغت به معنی بازگشت (هر نوع بازگشتی) و بازگشت از گناه و ندامت و پشیمانی می‌باشد
و در اصطلاح عبارت است از ترک گناهان کنونی و عزم بر ترکشان در آینده و تدارک تقصیر گذشته و به عبارتی دیگر به معنی بازگشت از گناه قولی و فعلی و فکری است

متن دعای توبه نامه از کتاب صحیفه سجادیه

(۱) اللَّهُمَّ یا مَنْ لَا یصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِینَ 

بار خدایا اى کسی که وصف وصف‌کنندگان او را نمی‌‌ ستاید (زیرا نمی‌‌ شود کسى احاطه به کنه و حقیقت صفات خداى تعالى داشته باشد، چنان‌ که احاطه به کنه ذات او ندارد، پس وصف عقلاء او را به اندازه فهم و توانایی شان است و او را می‌ ستایند به صفاتی که در خود دیده و کمال می‌ دانند.

(۲) وَ یا مَنْ لَا یجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِینَ 

و اى کسی که امید امیدواران از او نمی‌‌ گذرد (پایان هر امیدى است و برتر از او کسى نیست که به او امیدوارى باشد).

(۳) وَ یا مَنْ لَا یضِیعُ لَدَیهِ أَجْرُ الْمُحْسِنِینَ‏

و اى کسی که پاداش نیکوکاران نزد او تباه نمی‌‌ گردد (زیرا تباه کردن پاداش یا از روى ناتوانى است یا از روى نادانى، یا از روى بخل و خداوند متعال از این صفات منزّه و مبرّى است).

(۴) وَ یا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِینَ. 

و اى کسی که پایان ترس عبادت کنندگان او است.

(۵) وَ یا مَنْ هُوَ غَایهُ خَشْیهِ الْمُتَّقِینَ 

و اى کسی که منتهى بیم پرهیزکاران او است (زیرا بنده باایمان و پرهیزکار که به کمال معرفت به خداى تعالى برسد ترس و بیم او از هر چه هست پایان می‌ یابد).

(۶) هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَیدِی الذُّنُوبِ، وَ قَادَتْهُ أَزِمَّهُ الْخَطَایا، وَ اسْتَحْوَذَ عَلَیهِ الشَّیطَانُ، فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِیطاً، وَ تَعَاطَى مَا نَهَیتَ عَنْهُ تَغْرِیراً. 

این جاى کسى است که دست‌ هاى گناهان او را دست به دست داده ‏اند، و مهارهاى خطاها او را کشیده ‏اند، و شیطان بر او غلبه و چیرگى نموده، پس از آنچه تو به آن امر نموده‏ اى از روى تجاوز از حد کوتاهى کرده، و آنچه نهى کرده ‏اى از روى غرور و فریفتن انجام داده.

(۷) کَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِکَ عَلَیهِ، أَوْ کَالْمُنْکِرِ فَضْلَ إِحْسَانِکَ إِلَیهِ حَتَّى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى، وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمَى، أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ، وَ فَکَّرَ فِیمَا خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ، فَرَأَى کَبِیرَ عِصْیانِهِ کَبِیراً وَ جَلِیلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِیلًا.

مانند کسی که به قدرت و توانایى تو بر خود نادان، یا بسیارى احسان تو را به خود انکار کرده باشد (چون جاهل و منکر در اوامر او کوتاهى کرده و نواهیش را انجام می‌ دهد ولى عالم و داناى به حق او اگر چنین کند کار نادان و منکر کرده است) تا چون دیده هدایت و رستگارى براى او گشوده و ابرهاى کورى (گمراهى) از پیش او باز شد، آنچه به آن خود را ستم نموده شمرده، و در آنچه به آن پروردگارش را مخالفت کرده اندیشیده، پس گناه بزرگش را بزرگ و مخالفت عظیمش را عظیم دیده.

(۸) فَأَقْبَلَ نَحْوَکَ مُؤَمِّلًا لَکَ مُسْتَحْییاً مِنْکَ، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَیکَ ثِقَهً بِکَ، فَأَمَّکَ بِطَمَعِهِ یقِیناً، وَ قَصَدَکَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً، قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ کُلِّ مَطْمُوعٍ فِیهِ غَیرِکَ، وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ کُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاکَ.

پس در حالی که به تو امید دارد و از تو شرمنده است به‌ سوی تو رو آورده، و با اعتماد به تو خواهشش را به تو متوجّه گردانیده، پس از روى یقین با طمع خود قصد تو کرده، و از روى پاکى با ترسش آهنگ تو نموده، در حالی که به هر کس به او طمع دارند جز تو طمع نداشته و از هر چه از او می‌ ترسند جز تو نمی‌‌ ترسد.

(۹) فَمَثَلَ بَینَ یدَیکَ مُتَضَرِّعاً، وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً، وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِکَ مُتَذَلِّلًا، وَ أَبَثَّکَ مِنْ سِرِّهِ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً، وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ مَا أَنْتَ أَحْصَى لَهَا خُشُوعاً، وَ اسْتَغَاثَ بِکَ مِنْ عَظِیمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِی عِلْمِکَ وَ قَبِیحِ مَا فَضَحَهُ فِی حُکْمِکَ: مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فَذَهَبَتْ، وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ.

پس با زارى در برابر تو ایستاده، و با فروتنى دیده به زمین انداخته، و براى عزّت و بزرگواریت با خوارى سر به زیر افکنده، و با خضوع از راز خود آنچه تو به آن از او داناترى برایت آشکار نموده، و با فروتنى از گناهانش آنچه تو حساب آن را بهتر می‌ دانى شمرده، و از بزرگى گناهانى که در علم تو او را تباه ساخته (و خود آگاه نیست) و زشتى گناهانی که در حکم و فرمان تو او را رسوا گردانیده از تو استغاثه و فریادرسى خواسته، همان گناهانى که خوشی‌ هاى آن سپرى گشته گرفتاری‌ هایش بجا مانده است.

(۱۰) لَا ینْکِرُ ـ یا إِلَهِی ـ عَدْلَکَ إِنْ عَاقَبْتَهُ، وَ لَا یسْتَعْظِمُ عَفْوَکَ إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ، لِأَنَّکَ الرَّبُّ الْکَرِیمُ الَّذِی لَا یتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِیمِ

اى خداى من اگر او را کیفر نمایی عدل و داد تو را انکار نمی‌‌ نماید (زیرا از روى ظلم و ستم نیست) و اگر او را ببخشى و مهربانى کنى عفو تو را (نسبت به سعه رحمتت) بزرگ نشمارد، زیرا تو پروردگار کریم و بزرگوارى هستى که آمرزش گناه بزرگ نزد او بزرگ نیست.

(۱۱) اللَّهُمَّ فَهَا أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُکَ مُطِیعاً لِأَمْرِکَ فِیمَا أَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعَاءِ، مُتَنَجِّزاً وَعْدَکَ فِیمَا وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَهِ، إِذْ تَقُولُ: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ‏. 

بار خدایا پس اینک منم که به درگاه تو آمده ‏ام در حالی که فرمانبرم فرمان تو را در دعائى که به آن امر فرموده ‏اى، و خواهانم وفاى به وعده ‏ات را در اجابتى که به آن وعده داده ‏اى، آنجا که می‌ فرمائى (سوره غافر، آیه ۶۰: ادْعُونى اسْتَجِبْ لَکُمْ‏؛ یعنى) مرا بخوانید براى شما روا می‌ سازم.

(۱۲) اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ الْقَنِی بِمَغْفِرَتِکَ کَمَا لَقِیتُکَ بِإِقْرَارِی، وَ ارْفَعْنِی عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ کَمَا وَضَعْتُ لَکَ نَفْسِی، وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِکَ کَمَا تَأَنَّیتَنِی عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّی.

بار خدایا پس بر محمّد و آل او درود فرست، و با آمرزش خود به من رو آور (مرا مشمول رحمتت گردان و بیامرز) چنان‌ که من با اعتراف خویش به (درگاه) تو رو آوردم، و مرا از افتاد نگاه ‏ها (جاها)ى گناهان بردار (حفظ فرما) چنان‌ که خود را براى تو پست ساخته ‏ام (با فروتنى به پیشگاهت به تو پناه برده ‏ام) و مرا در پرده (رحمت) خود بپوشان (بیامرز) چنان‌ که در انتقام و به کیفر رساندن من درنگ نمودى.

(۱۳) اللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِی طَاعَتِکَ نِیتِی، وَ أَحْکِمْ فِی عِبَادَتِکَ بَصِیرَتِی، وَ وَفِّقْنِی مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَایا عَنِّی، وَ تَوَفَّنِی عَلَى مِلَّتِکَ وَ مِلَّهِ نَبِیکَ: مُحَمَّدٍ ـ عَلَیهِ السَّلَامُ ـ إِذَا تَوَفَّیتَنِی.

بار خدایا قصد مرا در فرمانبریت پا بر جا گردان (که همیشه در طاعت تو به کار رفته به غیر آن رو نیاورد) و بینائیم را در بندگیت استوار ساز، و مرا توفیق ده به کارهایی (عبادت از روى‏ اخلاص) که به وسیله آن چرکى (آثار) گناهان را از من بشویى (آنها را نابود کرده مرا بیامرزى) و هنگام مرگ مرا بر دین خود و آئین پیغمبرت محمّد ـ علیه السّلام ـ بمیران.

(۱۴) اللَّهُمَّ إِنِّی أَتُوبُ إِلَیکَ فِی مَقَامِی هَذَا مِنْ کَبَائِرِ ذُنُوبِی وَ صَغَائِرِهَا، وَ بَوَاطِنِ سَیئَاتِی وَ ظَوَاهِرِهَا، وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِی وَ حَوَادِثِهَا، تَوْبَهَ مَنْ لَا یحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِیهٍ، وَ لَا یضْمِرُ أَنْ یعُودَ فِی خَطِیئَهٍ

بار خدایا من در اینجا به‌ سوی تو، توبه و بازگشت می‌ نمایم از گناهان بزرگ و کوچک خویش و از گناهان پوشیده و آشکارم و از لغزش‌ هاى گذشته و تازه ‏ام، توبه و بازگشت کسی که گناهى (از گناهان) را با خود نگوید و در دل نگذراند که به گناهى باز گردد (دوباره بجا آورد).

(۱۵) وَ قَدْ قُلْتَ ـ یا إِلَهِی ـ فِی مُحْکَمِ کِتَابِکَ: إِنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِکَ، وَ تَعْفُو عَنِ السَّیئَاتِ، وَ تُحِبُّ التَّوَّابِینَ، فَاقْبَلْ تَوْبَتِی کَمَا وَعَدْتَ، وَ اعْفُ عَنْ سَیئَاتِی کَمَا ضَمِنْتَ، وَ أَوْجِبْ لِی مَحَبَّتَکَ کَمَا شَرَطْتَ

و تو اى خداى من در کتاب محکم و استوار خود (قرآن مجید که باطل و نادرستى در آن راه ندارد) فرموده ‏اى که تو، توبه و بازگشت را از بندگانت می‌ پذیرى و از گناهان در می‌‌ گذرى (اشاره به سوره شوری، آیه ۲۵: وَ هُوَ الَّذى یقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبادِه وَ یعْفُوا عَنِ السَّیئاتِ وَ یعْلَمُ ما تفْعَلونَ؛‏ یعنى و او است خدایی که توبه را از بندگانش می‌ پذیرد و از گناهان در می‌ گذرد و می‌ داند آنچه را که بجا می‌ آورید) و آنان را که پیوسته توبه می‌ کنند (از نظر کمیت و اندازه یا کسانى را که پس از توبه گناهى بجا نمی‌‌ آورند از نظر کیفیت و چگونگى) دوست می‌ دارى (اشاره به سوره بقره، آیه ۲۲۲: انَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ‏؛ یعنى همانا خداوند آنان را که پیوسته‏ توبه می‌ کنند و پاکیزگان را دوست می‌ دارد) پس چنان‌ که وعده فرموده ‏اى توبه مرا بپذیر، و چنان‌ که ضمانت نموده‏ اى از گناهانم در گذر، و چنان‌ که شرط کرده ‏اى محبّت و دوستى خود را براى من لازم گردان (حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده: هر گاه بنده از روى راستى توبه نماید خداوند او را دوست و در دنیا و آخرت گناهانش را پنهان می‌ نماید «راوى می‌ گوید:» گفتم: چگونه بر او پنهان می‌ نماید؟

فرمود: گناهانى را که دو فرشته بر او می‌ نویسند از یادشان می‌ برد و به اندامش وحى می‌ فرماید که گناهان او را بپوشانید، و به جاهایی که گناه کرده وحى می‌ نماید گناهانى را که به روى شما بجا آورده پنهان کنید، پس در پیشگاه خدا می‌ آید هنگامی که چیزى نیست که به گناهى از گناهان او گواهى دهد).

(۱۶) وَ لَکَ ـ یا رَبِّ ـ شَرْطِی أَلَّا أَعُودَ فِی مَکْرُوهِکَ، وَ ضَمَانِی أَنْ لَا أَرْجِعَ فِی مَذْمُومِکَ، وَ عَهْدِی أَنْ أَهْجُرَ جَمِیعَ مَعَاصِیکَ.

و شرط و قرار من با تو ـ اى پروردگارم ـ آنست که به ناپسند تو باز نگردم، و ضمانتم آنست که در نکوهیده تو رجوع ننمایم (دوباره گناهى بجا نیاورم) و پیمانم آنست که از همه گناهان تو دورى نمایم.

(۱۷) اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِی مَا عَلِمْتَ، وَ اصْرِفْنِی بِقُدْرَتِکَ إِلَى مَا أَحْبَبْتَ.

بار خدایا تو به آنچه کرده ‏ام داناترى پس بیامرز براى من آنچه را که می‌ دانى، و به قدرت و توانایی خود مرا باز گردان به آنچه (اطاعت و فرمانبرى که) دوست دارى.

(۱۸) اللَّهُمَّ وَ عَلَی تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ، وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِیتُهُنَّ، وَ کُلُّهُنَّ بِعَینِکَ الَّتِی لَا تَنَامُ، وَ عِلْمِکَ الَّذِی لَا ینْسَى، فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا، وَ احْطُطْ عَنِّی وِزْرَهَا، وَ خَفِّفْ عَنِّی ثِقْلَهَا، وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا.

بار خدایا مرا گرفتاری‌ هائى است که آنها را یاد دارم، و گرفتاری‌ هائى که فراموش کرده ‏ام، و همه آنها جلو چشم تو است که به خواب نمی‌‌ رود، و در علم تو است که فراموش‏ نمی‌‌ نماید (تو به همه آنها آگاهى و چیزى از آنها نزد تو پوشیده نیست) پس در برابر آن گرفتاری‌ ها به صاحبانش (کسانی که درباره آنها بدى کرده و نمی‌‌ توانم رضایتشان را به دست آورم، یا بدى درباره آنها را فراموش کرده ‏ام) عوض ده، و گرانى آنها را از من بیافکن، و سنگینیش را از من سبک گردان، و مرا نگاه‌دار از اینکه نزدیک مانند آنها روم (مانند آنها را بجا آورم).

(۱۹) اللَّهُمَّ وَ إِنَّهُ لَا وَفَاءَ لِی بِالتَّوْبَهِ إِلَّا بِعِصْمَتِکَ، وَ لَا اسْتِمْسَاکَ بِی عَنِ الْخَطَایا إِلَّا عَنْ قُوَّتِکَ، فَقَوِّنِی بِقُوَّهٍ کَافِیهٍ، وَ تَوَلَّنِی بِعِصْمَهٍ مَانِعَهٍ.

بار خدایا براى من وفاى به توبه و به سر رساندن آن نیست جز به نگهدارى تو، و خوددارى از گناهان نیست جز به توانایى تو، پس مرا (براى وفاى به توبه و خوددارى از گناهان) به توانایی بى‏ نیاز کننده توانا گردان، و به نگهدارى باز دارنده (از گناهان) همراهى فرما.

(۲۰) اللَّهُمَّ أَیمَا عَبْدٍ تَابَ إِلَیکَ وَ هُوَ فِی عِلْمِ الْغَیبِ عِنْدَکَ فَاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ، وَ عَائِدٌ فِی ذَنْبِهِ وَ خَطِیئَتِهِ، فَإِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَکُونَ کَذَلِکَ، فَاجْعَلْ تَوْبَتِی هَذِهِ تَوْبَهً لَا أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَهٍ، تَوْبَهً مُوجِبَهً لِمَحْوِ مَا سَلَفَ، وَ السَّلَامَهِ فِیمَا بَقِی.

بار خدایا هر بنده ‏اى که به درگاه تو، توبه نموده باز گردد و او در علم غیب نزد تو (علم پنهانی‌ ها که مختص به تو است، و اخبار انبیاء و ائمّه ـ علیهم السّلام ـ از مغیبات و پنهانی‌ ها به وحى و الهام از جانب تو است) توبه شکننده و به گناه و خطاى خویش باز گردنده باشد، پس من به تو پناه می‌ برم از اینکه چنین (مانند او) باشم، پس این توبه مرا توبه ‏اى قرار ده که پس از آن (هنگام تذکّر و یاد آوردن گناه) به توبه ‏اى نیازمند نباشم (از این جمله استفاده می‌ شود که هنگام تذکّر گناه تجدید توبه واجب نیست) توبه ‏اى که باعث نابودن شدن (گذشت) آنچه (گناهان) گذشته و سلامتى (از معاصى) در آنچه (از زندگى) باقى و مانده است باشد.

(۲۱) اللَّهُمَّ إِنِّی أَعْتَذِرُ إِلَیکَ مِنْ جَهْلِی، وَ أَسْتَوْهِبُکَ سُوءَ فِعْلِی، فَاضْمُمْنِی إِلَى کَنَفِ رَحْمَتِکَ تَطَوُّلًا، وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِ عَافِیتِکَ تَفَضُّلًا. 

بار خدایا من از جهل و نادانى خود (به پایان کار از کیفر درباره گناهان) به درگاه تو عذر می‌ خواهم، و بخشش بدى کردارم را درخواست می‌ نمایم، پس از روى احسان مرا به پناه رحمت و مهربانیت در آور، و به فضل و بخشش به پرده عافیتت (به از بین بردن ناپسندی‌ ها) مرا بپوشان (گناهانم را در دنیا و آخرت آشکار مفرما).

(۲۲) اللَّهُمَّ وَ إِنِّی أَتُوبُ إِلَیکَ مِنْ کُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَکَ، أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِکَ مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِی، وَ لَحَظَاتِ عَینِی، وَ حِکَایاتِ لِسَانِی، تَوْبَهً تَسْلَمُ بِهَا کُلُّ جَارِحَهٍ عَلَى حِیالِهَا مِنْ تَبِعَاتِکَ، وَ تَأْمَنُ مِمَا یخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِیمِ سَطَوَاتِکَ. 

بار خدایا از اندیشه‏ هاى دل و نگاه‌ هاى زیر چشمى (مانند نگاه به حرام و اشاره به کسى تا به او بخندند یا ستم روا دارند) و گفتگوهاى (بی‌ جاى) زبانم که مخالف خواسته (رضا و خوشنودى) تو یا بیرون از دوستى (پاداش دادن) تو باشد به‌ سوی تو، توبه می‌ کنم، توبه ‏اى که با آن هر اندامى جداگانه از کیفرهاى تو سالم ماند، و از قهرها و سختگیری‌ هاى دردناکت که بیدادگران می‌ ترسند آسوده باشد.

(۲۳) اللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِی بَینَ یدَیکَ، وَ وَجِیبَ قَلْبِی مِنْ خَشْیتِکَ، وَ اضْطِرَابَ أَرْکَانِی مِنْ هَیبَتِکَ، فَقَدْ أَقَامَتْنِی ـ یا رَبِّ ـ ذُنُوبِی مَقَامَ الْخِزْی بِفِنَائِکَ، فَإِنْ سَکَتُّ لَمْ ینْطِقْ عَنِّی أَحَدٌ، وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَهِ.

بار خدایا به تنهاییم در برابر تو و تپیدن دلم از ترس تو و لرزه اندامم از هیبت و بزرگوارى تو رحم فرما، زیرا ـ اى پروردگار من ـ گناهانم در درگاه تو مرا در جاى رسوائى بر پا داشته پس اگر خاموش گردم کسى درباره ‏ام سخن نمی‌‌ گوید، و اگر شفیع و میانجى بطلبم (که مرا شفاعت کند بر اثر معصیت و نافرمانى) سزاوار شفاعت نیستم.

(۲۴) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ شَفِّعْ فِی خَطَایای کَرَمَکَ، وَ عُدْ عَلَى سَیئَاتِی بِعَفْوِکَ، وَ لَا تَجْزِنِی جَزَائِی مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَ ابْسُطْ عَلَی طَوْلَکَ، وَ جَلِّلْنِی بِسِتْرِکَ، وَ افْعَلْ بِی فِعْلَ عَزِیزٍ تَضَرَّعَ إِلَیهِ عَبْدٌ ذَلِیلٌ فَرَحِمَهُ، أَوْ غَنِی تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِیرٌ فَنَعَشَهُ. 

بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و کرم خود را در گناهانم شفیع و میانجى گردان، و به عفو و گذشت خود گناهانم را ببخش، و مرا (در برابر آنها) به جز اینکه (از روى عدل) سزاوارم و آن عذاب تو است جزا مده (بلکه به فضل و کرمت با من رفتار فرما) و احسان خود را بر من بگستر، و مرا به پرده (عفو و گذشت) خویش بپوشان، و با من رفتار کن رفتار نیرومندى که بنده خوارى پیش او زارى کرده و آن نیرومند به او مهربانى نمود، یا رفتار توانگرى که بنده بى چیز نزد او رفته و آن توانگر او را بى نیاز کرده.

(۲۵) اللَّهُمَّ لَا خَفِیرَ لِی مِنْکَ فَلْیخْفُرْنِی عِزُّکَ، وَ لَا شَفِیعَ لِی إِلَیکَ فَلْیشْفَعْ لِی فَضْلُکَ، وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِی خَطَایای فَلْیؤْمِنِّی عَفْوُکَ. 

بار خدایا (بر اثر بسیارى گناه و شرمندگى) از تو براى من پناه دهنده ‏اى نیست پس باید قدرت و تواناییت مرا پناه دهد، و شفیعى (که درخواست گذشت از گناه کند) براى من به‌ سوی تو نیست پس باید احسان تو مرا شفاعت نماید، و گناهانم مرا ترسانیده (نمی‌‌ دانم در برابر عذاب و کیفر آنها چه کنم) پس باید گذشتت مرا ایمن گرداند.

(۲۶) فَمَا کُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّی بِسُوءِ أَثَرِی، وَ لَا نِسْیانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِیمِ فِعْلِی، لَکِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُکَ وَ مَنْ فِیهَا وَ أَرْضُکَ وَ مَنْ عَلَیهَا مَا أَظْهَرْتُ لَکَ مِنَ النَّدَمِ، وَ لَجَأْتُ إِلَیکَ فِیهِ مِنَ التَّوْبَهِ.

پس (هر گاه چگونگى‏ ام چنین است) آنچه گفتم از روى نادانى به بدى کردار و از روى فراموشى کار ناپسندیده ‏ام‏ که گذشته نیست، بلکه براى آنست که آسمان تو و هر که در آن است و زمین تو و هر که بر روى آنست پشیمانى را که به تو آشکار ساختم و توبه ‏اى را که در آن به تو پناه بردم بشنوند.

(۲۷) فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یرْحَمُنِی لِسُوءِ مَوْقِفِی، أَوْ تُدْرِکُهُ الرِّقَّهُ عَلَی لِسُوءِ حَالِی فَینَالَنِی مِنْهُ بِدَعْوَهٍ هِی أَسْمَعُ لَدَیکَ مِنْ دُعَائِی، أَوْ شَفَاعَهٍ أَوْکَدُ عِنْدَکَ مِنْ شَفَاعَتِی تَکُونُ بِهَا نَجَاتِی مِنْ غَضَبِکَ وَ فَوْزَتِی بِرِضَاکَ.

تا شاید برخى از آنان به رحمت و مهربانیت بر بدى جایگاهم به من رحم نماید، یا براى بدى حالم بر من رقّت و مهربانى کند، پس از جانب او دعا و درخواستى به من رسد (براى من آمرزش بخواهد) که از دعاى من نزد تو شنیدنى‏ تر باشد (زودتر از دعاى من روا گردد) یا از او شفاعتى به من رسد که نزد تو از شفاعت من استوارتر باشد که رهایی از خشم تو و رستگاریم به خشنودیت به وسیله آن باشد.

(۲۸) اللَّهُمَّ إِنْ یکُنِ النَّدَمُ تَوْبَهً إِلَیکَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِینَ، وَ إِنْ یکُنِ التَّرْکُ لِمَعْصِیتِکَ إِنَابَهً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِیبِینَ، وَ إِنْ یکُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّهً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّی لَکَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ.

بار خدایا اگر پشیمانى به‌ سوی تو توبه است پس من پشیمان‌ ترین پشیمان‌ هایم، و اگر بجا نیاوردن گناه تو توبه و بازگشت (به‌ سوی تو) است پس من نخستین توبه‌ کنندگانم، و اگر درخواست آمرزش سبب ریختن گناهان است پس من به درگاه تو از درخواست کنندگان آمرزشم.

(۲۹) اللَّهُمَّ فَکَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَهِ، وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ، وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعَاءِ، وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَهَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِی، وَ لَا تَرْجِعْنِی مَرْجِعَ الْخَیبَهِ مِنْ رَحْمَتِکَ، إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِینَ، وَ الرَّحِیمُ لِلْخَاطِئِینَ الْمُنِیبِینَ. 

بار خدایا چنان‌ که به توبه فرمان دادى و پذیرفتن (آن) را ضمانت کردى و بر دعا ترغیب نمودى و وعده روا ساختن دادى، پس بر محمّد و آل او درود فرست، و توبه ‏ام را بپذیر، و مرا به نومیدى از رحمتت باز مگردان، زیرا تو بر گنهکاران آمرزنده ‏اى، و بر خطاکاران توبه کنندگان مهربانى.

(۳۰) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا هَدَیتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاهً تَشْفَعُ لَنَا یوْمَ الْقِیامَهِ وَ یوْمَ الْفَاقَهِ إِلَیکَ، إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ، وَ هُوَ عَلَیکَ یسِیرٌ.

بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، چنان‌ که ما را به سبب او (به راه حق) راه نمودى، و بر محمّد و آل او درود فرست، چنان‌ که ما را به وسیله آن حضرت (از جهل و نادانى) رهانیدى، و بر محمّد و آل او درود فرست، درودى که ما را روز رستاخیز و روز نیازمندى به تو (از عذاب و کیفر جاوید) شفاعت نماید، زیرا تو بر هر چیز توانایی (قدیر هر چه را بخواهد انجام می‌ دهد از این رو جز خداى تعالى به این صفت وصف نمی‌‌ شود) و آن (درخواست من) بر تو آسان است.

و من الله توفیق: حمید آذر

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن دوم