مانیهتیسم در پاریس غوغا میکند.
پیروزی طرفداران مسمر. رجعت مسمر به فرانسه . تشکیل شرکت سهامی
بالاخره طرفداران مسمر در فرانسه به قدری زیاد شدند که علیرغم مخالفت شاه و اتحادیه پزشکان و آکادمی علوم فرانسه مسمر را به فرانسه رجعت دادند و آنچه را که شاه و ملکه فرانسه به مسمر ندادند آنها به وی تقدیم نمودند و برای اینکه مسمر بتواند به مطالعات خود ادامه بدهد و اسلوب تداوی خود را به دیگران بیاموزد «برکالس» وکیل مدافع معروف فرانسوی جلو افتاد و یک شرکت سهامی تشکیل داد و صد نفر از مریدان پولدار مسمر، هر کدام صد سکه زر پرداختند و سهام را خریدند و طولی نکشید که سیصد و چهل هزار لیور سهام شرکت مانیهتیسم به فروش رفت که به حساب امروز دهها میلیون فرانک و با رعایت نرخ سکههای طلا بیش از یکصد میلیون فرانک خواهد شد.
تشکیل مجامع مانیهتیسم د ر سراسر شهرهای فرانسه
شاگردان و مریدان وفادار مسمر تنها به تشکیل این شرکت و جمعآوری سرمایه هنگفت آن اکتفا نکردند، بلکه برای توسعه کشف استاد در شهرهای مختلف فرانسه و حتی مستملکات انجمنهایی به نام انجمن مانیهتیسم تشکیل دادند و مسمر با شکوه هرچه تمامتر و با خواهش و درخواست هواخواهان خود مثل یک پادشاه فاتح، منتهی پادشاه بدون تاج و تخت کشور معنوی علم، وارد فرانسه شد.
آنچه را که پادشاه فرانسه از وی مضایقه کرد، مسمر بدون کمک دربار به دست آورد و از آن پس، میتوانست مستقلاً و با داشتن سرمایه کافی به تحقیقات و مطالعات خود ادامه دهد و اگر آکادمی علوم و پزشکان کهنهپرست، به او اعلان جنگ میدادند آنقدر توانایی داشت که با همه مبارزه کند.
مانیهتیسم در پاریس غوغا میکند.
دکتر مسمر که بر طبق نظریه اسلوب تداوی خود به نوع بشر بشارت میداد که تمام بیماریهای عصبی و مالیخولیایی جدیدی را معالجه خواهد کرد، خود بیماری مالیخولیایی جدیدی را وارد پاریس نمود که بعد مرسوم به «مسمریسم»شد.
طبقات اشراف و نجبای فرانسه که در بین زندگی لوکس و تجمل خود، با کسالت زیست میکردند و زندگی یکنواخت آنها را خسته کرده بود، و سیله سرگرمی و تفریح خوبی پیدا کردند و دو دستی به نظریه مسمر چسبیدند و در اندک مدت «مسمریسم» یا همان «مانیهتیسم» مثل آخرین مد لباس و کفش و کلاه همه را فریفته کرد.
خانه «مسمر» در پاریس در میدان «داندون» قرار گرفته بود و از صبح تا شام و بلکه تا پاسی از شب، کالسکههای اعیان و اشراف پاریس با کالسکهچیها و پیشخدمتهایی که لباس رسمی در بر داشتند مقابل خانه مسمر متوقف بودند.
چون تالارهای معاینه و مشاوره طبی دکتر مسمر کوچک بود بیماران ثروتمند به قول معروف جا میگرفتند و همانطور که امروز برای حضور در یک نمایش جالب توجه، بلیط را چند روز زودتر خریداری میکنند، در آن موقع نیز نجبا و اشراف فرانیه، قبلاً جای خود را میگرفتند که نوبت آنها محفوظ بماند.
اما چون علاوه بر مانیهتیسم نوعپرستی هم مد بود مسمر از بیماران فقیر هم مواظبت میکرد و آنها را نیز معالجه مینمود.روزهای مخصوصی را در ماه به آنها اختصاص میداد.
مانیهتیسم همه بیماریها را معالجه نمیکند.
مسمر تمام بیماران را برای معالجه نمیپذیرفت و به آنها صریحاً میگفت: که من قادر به معجزه نیستم و نمیتوانم ساختمان بدن را تغییر بدهم ومانیهتیسم به واسطه تحریکی که در اعصاب مینماید فقط حالات عمومی مریض را بهتر میکند و نمیتواند جبران نواقص اعضاء بدن را بنماید.
مسمر در خانه واقع در میدان «واندون» و بعد از آن در کاخ خویش واقع در خیابان «مون مارتر» مدت پنج سال، بیماران مختلف را معالجه نمود و در این مدت هزارها مریض حقیقی و یا مریض خیالی به مطب دکتر مسمر م راجعه کردند و هر کس که حس کنجکاوی داشت (کدام پاریسی است که کنجکاو نباشد) اقلاً برای یک مرتبه به مطب مسمر مراجعه مینمودند که در معرض امواج مرموز و سحرآسای مانیهتیسم قرار بگیرد.
در محافل اشراف، و در مجالس عصرانه و شب نشینی ، صحبت معمول و نقل مجلس حضار نظریه مسمر و م وضوع مانیهتیسم بود، نظریه مسمر در بین مردم به جای اینکه تأثیر علمی نماید تأثیر مجلسی و اجتماعی کرد و مردم همانطور که امروز راجع به یک فیلم یا هنرپیشه و یا کشف تازه صحبت میکنند، راجع به مانیهتیسم نیز صحبت میکردند.
******************************
با عضو شدن در کانال تلگرام ما هر روز از مطالب علوم عرفانی و ادعیه اذکار و همچنین از مطالب روز روانشناسی هیپنوتیزم و یوگا و موفقیت در گوشی خود در اختیار داشته باشید و در گوشی خود مطالعه کنید.
برای عضویت وارد لینک زیر شوید
http://telegram.me/inapplyoriginal
بعد از کلیک پنجره ای باز میشود و روی دکمه ok کلیک کنید و سپس وارد کانال ما میشوید در این صفحه در پایین صفحه روی دکمه join کلیک کنید تا برای همیشه عضو کانال ما شوید.
مانیهتیسم در پاریس غوغا میکند.