برای باطــل ساختن هر گونه ســـحر و جـــادو

استاد از کدوم فلفل ها بخرم؟دورنه هاشو بندازم اتیش؟

استاد منتظرتونم نذارین عروسیم تبدیل به عزا بشه توروخدا نامزدم خونمون چن ماهه نمیاد بخاطر یه موضوع که با مامانم مشکل داره الانم بابای من نمیذاره میگه حق نداری از فردا باهاش جایی بری باید بیاد خونه اجازتو از ما بگیره اسمارو واستون فرستادم تو سایت لطفا نشون ندین. توروخدا عروسیمه یکار کنین این مدتو بیاد خونمون قسمتون میدم من آیه الکرسی زیاد میخونم سوره یاسین مزمل.هزارتا آیه الکرسی نذر کردم و میخونم نمیخام احترام بینشون از بین بره خواهش میکنم درکم کنین کسیو ندارم نذارین آبروم بره
نذارین تو عروسیم گریه کنم نامزدم عاشقمه خیلی طول کشید تا بهم برسیم خیلی عذاب کشیدم خیلی حرف شنیدم کمکم کنین با خوشی فروش شم و به ارزوم برسم

سلام استاد گرامی خسته نباشد تو رو خدا کمکم کنین زندیگم داره نابود میشه
شوهرم نزدیک یکسال است با یک خانم متاهل ارتباط داره وقتی من فهمیدم کارمون به طلاق کشیده شد ولی جدا نشدیم این خانم دوست دختر دوران جوانی شوهرم بود که بهم نرسیدن الان خواهرشوهرم که اصلا با من خوب نیست اومده این خانم با شوهر من دوست کرده الان شوهرم هنوز هم با این خانم در ارتباط هست در صورتی که نمیدونه من میدونم چون همه ما رو قانع کرده که ارتباطش با این خانم رو تمام کرده در صورتی که دروغ میگه الان اون خانم داره از شوهرش طلاق میگیره که با شوهر من ازدواج کنه از این طرف شوهر من به من و بچه هام میگه باید ما از هم جدا بشیم الکی بهونه میاره میگه من از این زندگی خسته شدم دیگه نمیخوام با شماها باشم در صورتی که داره دروغ میگه میخواد با این خانم ازدواج کنه ما زندگیمون خوب بود هیچ مشکلی نداشتیم ظرف یکسال بدون هیچ دلیلی این اتفاق ها افتاد من رفتم پیش یک دعانویس به هم گفت این خانم واسه شوهرت یک طلسم سنگین گرفته گفته این خانم تن نویسی کرده اسم شوهرت رو رو بدن خودش و نمیشه هیچ کاری کرد نمیدونم چیکار کنم که این طلسم سنگین باطل بشه این زن از زندگی من بره بیرون و گفته انقدر که واسه شوهرت دعا گرفته الان حالت جنون داره و هر کاری بکنه دست خودش نیست الان اصلا چشم نداره من و بچه هامو ببینه تو رو خدا قسمتون میدم یک راه حل جلوی پام بزارین نزارین زندگیم نابود بشه نمیخوام طلاق بگیرم من ۲ تا بچه بزرگ دارم شوهرم ۶۰ سالش و اون خانمی که باهاش ارتباط داره ۵۶ سالش بهم بگین چیکار کنم این طلسم سنگین از بین بره
ممنون میشم زود جوابمو بدیم واقعا ازتون ممنونم

سلام.باعرض خسته نباشید.واقعا دیگه حیران موندم.راستش من از دبیرستان متوجه شدم کم کم که مثل بقیه دوستام کارام روی روال نمیره و هرچیزی که دوستام انجام میدن اصلا واسه من موقعیتش پیش نمیاد(از نظر ارتباط با جنس مخالف و دوستی و یا حتی خیلی چیز های دیگه)کم کم تا دانشگاه و بعدش هم ادامه پیدا کرد و مشکل بزرگتر شد و کم کم حس کردم یه جای کار می لنگه.باورتون نمیشه توی چهارسال دانشگاه من حتی با یه دختر هم نتونستم مراوده داشته باشم.در صورتی ک همه دوستام …
اصلا انگار من واسه دخترا وجود خارجی ندارم.سر و قیافه و تیپم هم خوبه.
جدای این حرفا دست به هر کاری میزنم با بن بست مواجه میشه.حتی کوچکترین و پیش پا افتاده ترین کارهام کلی گره و مسخره بازی و مشکل توش پیدا میشه و با سختی انجام میشه.حتی اعضای خانوادمم هم اینجوری هستن.در یک کلام استاد دست به طلا میزنم خاکستر میشه و بسیار بدشانسم.دیگه واقعا حیران شدم.۲۷سالم هست نه کار دارم و نه زندگی ، مهندسی نفت هم خوندم.
حرف بسیار هست ولی دیگه از حوصله بحث خارجه.چیکار کنم

سلام استاد ، به سایتی که فرموده بودید مراجعه کردم قسمت تفاهم زوجین نتیجه اش این شد: ( چون این دو بهم برسند در اول عمر کار آنها بهتر است و در وسط عمر اندک سختی ببینند اما عاقبت شاد شوند و فرزند زیاد آورند و اکثر در طفولیت بمیرند آنچه باقی بماند نیک بود در خصومت اغلب جرم و قصور از جانب وحید است و مریم میانه آنها جنگ اندازند.روزهای چهار شنبه برای آنها بهتر است.). ممنون میشم کمکم کنید منتظر جوابتون هستم

سلام دختری ۱۶ ساله هستم یک سال پیش مادرم همسر دوم مردی شد اما بعد از حدود ۵ ماه از هم جدا شدند که دلیل بزرگ این جدایی من بودم بعد از ان همه چیز در زندگی من بهم ریخت از زندگی به خصوص درس خواندن متنفر شدم تمام اهدافی که داشتم و کنار گذاشتم و احساس میکنم از همه انسان ها بدون هیچ دلیلی بدم می اید روز به روز هم احساساتم شدید تر می شود و روزی نیس که با دلیل و بی دلیل گریه نکنم صبح ها انرژی های بدی دریافت و گاهی هم سر گیجه و سر درد دارم لطفا بگید چه دلیلی میتونه داشته باشه و من باید چیکار کنم با تشکر

سلام دختری ۱۹ساله هستم راستش ما زندگی خیلی خوبی داشتیم پدرم وضع مالی خوبی داشت و مشکلی نداشتیم تااینکه مادرم نصمیم به طلاق گرفت یهویی و پدرم مخالفت شدیدی داشت و همین باعث شد که مادرم با استفاده و از قرص و چیزای دیگه کاری کنه ک پدرم رو دیونه نشون بده و طلاق بگیره و حداازاین خودش و خانوادش هنیشه دنبال سحر وجادو بودندوحتی چند نفر از اقوام ماراطلسم کردن و بعد از طلاق زندگی ما بد شد پدرم کارش رو از دشت دست مدتی بیکار شددست به هرکاری میزدبدمیشدو هردفعه هم که خواستیم برای زندگس به شهر دیگری برویم حتی همه چیزهم درست میشد ولی بحظه اخر نمیشدواین وضعیت ده سال ادامه داشت تاالان وهنوزم دست به هرکلری میزند تا پولی بدست بیاورد ان کار کساد میشودوبرعکس مادرم زندگیش هرروز بهتر میشه و پولدار ترازدیروز ایا سحر و حادویی درکار است؟

با سلام
دوسالی هست که مشکلات زیادی برام ایجاد میشه تا حدی که بعد ۱۵ سال کارم رو از دست دادم.میگن دئ تا طلسم یکی قفل و دیگری سیاه دفن شده دارم که برای ابودیم گرفتن .چیکار باید بکنم ببینم واقعا طلسم هست یا نه؟
سپاس

با سلام

برادر بیست و پنج ساله ای دارم که مدت هاست با خانواده مثل غریبه ها رفتار میکنه، پدر و مادر همه جور امکانات بهش دادن ولی اون از اتاقش در نمیاد. فقط میره سرکار و میاد خونه مثل یه همسایه میره اتاقش. پدر و مادرم دیگه اعصاب براشون نمونده. اصلا هم اجازه نمیده ما باهاش صحبت کنیم. من فکر میکنم براش دعا نوشتن. چون ما زندگیمون خوب بود و هیچ مشکلی نداشتیم در عرض دو سه سال هم پدرم بیمار شد و هم تو کار همسر من مشکل به وجود اومد و هم برادرم اینطوری شد و جالبه کسی که بهش مشکوکم از اون به بعد داره خوشبختر میشه و همه چی داره به وفق مرادش پیش میره.
لطفا برای از بین بردن سحر و دعا راهنمایی کنید

سلام وخسته نباشید خدمت استاد گرامی استاد تورا خدا کمکم کنید دختری۱۹ساله هستم که تا اول دبیرستان درسم عالی بود وقتی انتخاب رشته کردم ورفتم دوم به سختی درس می خوندم ودلم می خواست ترک تحصیل کنم وسربه بیابان گذارم سوم که رفتم اوایل حالم بهتر بود ودرس می خوندم اواخر سوم برای امتحانات نهایی درست نمی تونستم سمت کتاب هایم روم وبه سختی سوم را پاس کردم چهارم که رفتم حالم از کتاب بد می شد وهر وقت کتاب را باز می کردم که بخونم یه حسی نمی گذاشت درس بخونم به خدا چهارمم را اصلا نتونستم درس بخونم فقط می رفتم مدرسه و می امدم من که همیشه ۲۰برام مهم بود چهارم همه نمره هام تک بود واصلا برام مهم نبود چه نمره ای بیاورم چهارمم را با خواست خدا وتک ماده قبول شدم کنکور هم دادم چیزی قبول نشدم من که از صبح تا شب با عشق درس می خوندم الان نمی تونم حتی یه ساعت درس بخونم کلا مثل انسان های بی خیال شده ام ویه حسی نمی گذاره سمت کتاب بر م انگار گیج هستم انگار هیچی برا مهم نیست کلا نمی تاون درس بخونم ایا من را طلسم کردند؟تو را خدا کمکم کنید اینده ام داره خراب میشه

سلام
نظری هم به ما بیفکن بزرگوار تا منتظر نمانیم
همچنان منتظریم. ممنون

سلام. من از بعد ماه رمضان به طور ناگهانی تمایلم به انجام واجبات کم شد و از خدا دور شدم. تا حدودی هم احساس افسردگی دارم. ۲۷ سالمه و خواستگار خوب برام نمیاد.در سه سال اخیر فقط ۳ خواستگار داشتم. به نظرتون دچار سحر شدم. راهنماییم کنید. باتشکر

با سلام و وقت بخیر. من ۲۹ سالمه و با وجود خواستگارای زیادهنوز ازدواج نکردم و انگار قسمت نیست. چند وقت پیش یه نفر بهم گفت تو سحر و طلسم نداری ولی یکبار وسط هفته رفتی قبرستان و اونجا از میان دوتا قبر عبور کردی که بینشون دعا بوده و شر اون دعا تورو گرفته و به خاطر همین خیلی از موقعیتهای خوب ازدواج رو از دست دادی و یک سری اطلاعات راجع به یک نفر داد و گفت شر این دعارو ازبین ببری با ایشون ازدواج خواهی کرد ولی راهی که برای باطل کردنش پیشنهاد کرد بسیار مشمئز کننده بود و من انجام ندادم و به خواندن قران متوسل شدم ولی متاسفانه نتیجه ای نگرفتم. ممنون میشم اگه راهنماییم کنید.

سلام استاد عزیز من دوساله با یکی از همکلاسیام آشنا شدم و قصد ازدواج از اول داشتیم چون بچه بودیم یکسال صبر کردیم بعدش که خانواده پسر فهمیدن شش ماه مخالفت کردن به زوره پسرو راضی شدن بعدا فهمیدن خانوادش و قوم و خیشش به شدت اهل دعا هستن و اکثرا با ازدواجمون مخالفن و برامون دعا میگیرن هر وقتم میرفتم خونشون پیش مادر پسرو شربت درست میکرد مخصوصا آبلیمو یا توی غذا ابلیمو میریخت بعد شش ماه ک اومدن و زنگ بابام زدن حالا اون مخالفه و به هیچ صراتی مستقیم نیست و اصلا حتی جوتب تلفنشون رو نمیده و چون ما ترکیم و اونا ترک نیستن بابام میگه اصلا به اینا دختر نمیدم و کلا یکبار ک اتفاقی بابامو بازار دیدن مادرش یک طوری سر بابام داد زد که بابام گفت کلا به اینا دختر نمیدم مادرش زبون داره.مادرش اصلا اومده بود که همه چیزو خراب کنه کاملا مخالف ازدواج ماست و هزاران بار دعا گرفته و خبرشو دارم توروقران بهم بگین۱٫ چیکار کنم پدرم و دوتا عموم ک بابام با اونا مشورت میکنه راضی بشن۲٫ با مادرشوهرم و پدرشوهرم و بقیه که مرتب دعا میگیرن حتی الان مطمعنم دعا گرفتن که بابام جواب منفی بهشون بده چیکار کنم۳٫دقیقا یکساله ک خانوادش فهمیدن منو میخواد نامزد مهربون من شده یک ادم سنگ.چیکار کنم ادم سابق بشه اینقدر دعاییش نکنن یا میشه اصلا روش اثر نکنه؟؟؟شرررررمندم طولانی شد تورو ب فاطمه الزهرا کمکم کنید پسرو داره ترکم میکنه شرایطم طوریه ک باید باهاش ازدواج کنم

سلام عزیز
سوالاتی رو پرسیده بودم اما مثل اینکه پاسخ ندادین نمیدونم چرا حداقل پاسخ به ایمیل ارسال میکردین
اینکه:
چجوری میشه با نرم افزار (لینک بررسی نام شما) سرکتاب گرفت و تشخیص داد که من طلسم شدم همزاد دارم سحر شدم یا دیگر موارد؟آخه مگه نرم افزار جز داده ایی که بهش داده شده چیز دیگه پردازش میکنه که بدونه من طلسم شدم؟
مگه در نام خود من و مادر من چه چیزی نهفته که شما میتونید تشخیص بدین که فردی حسود با فلان شمایل اطراف من هست یا توسط فردی طلسم شدم….؟ مگر اینکه با جن ارتباط داشته باشید غیر از اینه؟ و اگر بر اساس ابجد هست چرا در فقه و احکام و اخلاق و هر چه در دین هست بهش توجه و اشاره ایی نمیشه و بهش اشاره هایی در برخی موارد خیلی خاص شده که معلوم نیست چقدر معتبره؟
اینکه در برخی روایات اومده منجم و ساحر کارش حرامه سرکتاب شامل این موارد هم میشه؟
برای باطل کردن طلسم همراه داشتن لوح کافیه یا باید حتما موارد دیگه مثل خوردن و غسل و … انجام داد؟
جایی بین پاسخ به سوالات خوندم که نوشته بودین اگر دعای باطل طلسم استفاده کنید اثر تمام دعای دیگه هم باطل میشه منظور چیه؟ یعنی اگر یک فرد از افراد خانواده بدون اطلاع از دعای من این کار و کنه دعای مربوط به من هم باطل میشه؟خب این دعای من، خودش باعث ضرر به دیگر افراد خانواده نمیشه؟
من واقعا دلم میخواد بدونم برخی مشکلاتی که پشت سر گذاشتم و همچنین برخی علائم و اتفاقات که رخ میده و اینکه تغییرات خودم ناشی از چه چیزی هستش اما نمیتونم به نرم افزار اعتماد کنم. امیدوارم پاسخ بدین
ممنونم از شما

۶ ماه که با پسری آشنا شدم از من خواستگاری کردن به یکباره و بدون دلیل و بدون هیچ مشکلی این آقا گفتند که دیگه قصد ازدواج ندارند و اصلا نمی خواهند که ازدواج کنند مادر ایشون بدون همسر هستند و فوق العاده حسود و اصلا نمی خواهد که پسرش ازدواج کنه و من می دونم که توی کار سحر و جادو هست من ساکن تهران هستم و می خواهم پیش کسی برم برای باطل کردن این سحر اگه میشه کمکم کنید

سلام
امیدوارم ایام ب کامتون باشه

(معذرت ک طولانی شد)
من تو سن ۱۶ سالگی با پسر عموم نامزد کردم.تو دوران نامزدی ازش بدم اومد از همه چیزش رفتارش اخلاقش همه ولی خانوادم ازش راضین.۱۷ سالگی ب زور عقد کردم با اینک هیچ علاقه ای از طرف من نبود تا الان یک ساال شده ولی من هیچ علاقه ای ب ایشون ندارم .وقتی نیستش آرامش دارم ولی موقعی ک میبینمش کفری میشم عصبانی میشم تحمل ندارم و فقط میخوام هر چ زود تر بره .۳ ماهه با هم حرف نزدیم ….الان مسرم ک طلاق بگیرم…میخواستم این راه رو هم امتحان کنم ک تصمیم عجولانه ای نگرفته باشم چون احتمال میدم برام دعا خوندن.مدتی هم سر درد و مشکل گوارشی داشتم ک هیچ دکتری علتشو نفهمید…عاجزانه خواهش میکنم راهنماییم کنید هم خودم هم خانوادم خیلی دارن اذیت میشن
خیلی سر در گمم قدرت تصمیم گیری ندارم گوشه گیر و افسرده شدم کم حرف میزنم کم طاقت شدم خیلی زود عکس العمل نشون میدم
سپاس

سلام خسته نباشید میخواستم بدونم که آیا سوهره من طلسم داره یانه چون هر کاری میکنیم در آخر بدستمون نمیرسه -؟؟؟؟؟؟

با عرض و خسته نباشید .ممنونم استاد که به همه کمک میکنید .استاد من الان ۳۱ سالمه دست به هر کاری میزنم نمیشه تا الان خیلی کم خواستگار داشتم یبار عقد کردم ۲ماهه دوام اورد بعد جدا شدم هر کی میاد خواستگاریم خوشش میاد اماد به محض اینکه میرن پشیمون میشن جوابی نمیدم چندین ساله من اینجور هستم هر کسی میاد طرفم میگه خوشش میاد ازم اما بعد میرن موندم چکار کنم خیلی خسته شدم خیلی یه راه حلی بهم نشون بدید خیلی اذیت شدم خیلی داغون شدم .ممنونم

سلام می شه لطفا زمان نوشتن دعا و شرایط و آداب آن رو اعلام کنید آخه نوشتین تو همین صفحه می یارم اما نیاوردین ممنون

سلام لطفا کمک کنید خیلی مهمه مادر من یه زن مسن هست که یه مغازه داره که درآمد زندگیش از همونه الان حدود دو ماه می شه اصلا براش مشتری پیدا نشده چند جا رفته گفتن واسش طلسم سختی کردن تو رو خدا بگین چکار کنه آخه مامانم فقط از همون مغازه امرار معاش می کنه ممنون می شم

سلام استاد، من مداما خصوصا شبها که معمولا تا صبح بیدارم و موقع خواب بدون استثنا هی از سقف و دیوار صدای تخ و توخ های ثانیه ای میشنوم… عین اینکه مثلا یه لحظه با ناخن به دیوار بزنن (خیلی خفیف) اما تعدادشون بالاست
موقع نماز خوندن هم این اتفاق میوفته
مشکل چیه؟

سلام من مجتبی هستم ۱۸ ساله سال گذشته اوایل تابستون مادربزرگم فوت کرد از اون موقع به بعد من هر هفته یک مریضی گرفتم و زود خوب میشد دیگه عادت کرده بودم که یک مریضی گرفتم که بخصوص بود که پیش یک متخصص رفتم دوره کامل درمان هم گذروندم گفت خوب شدی ولی بعد دو هفته دوباره همون بیماری که گرفتم اومد گفتم شاید مریضی ام رو این جور متخصص نتونه درمان کنه رفتم پیش یک نوع متخصص دیگه اونم گفت این دارو رو بخور خوب میشی باز بعد دو هفته دوباره مریضی ام برگشت دیگه نمیدونم باید چیکار کنم و از وقتی که مادربزرگم مرده توی ی کار به خصوص که ۴ سال روش کار کردم اصلا تمیتونم توش موفق شوم و خیلی هستن که دوست دارن به خاطر موفقیت هام جای باشن میخواستم بدونم من سحر شدم یا نه ؟؟ خیلی ممنون

سلام. خسته نباشید.من ۱ماه و نیم پیش خواستگار اومد وتمام کارهای نامزدی و عقد رو انجام دادیم اما ۳روز قبل از بله برون یهو نامزدم گفت باید همه چی رو به هم بزنیم و دلیل نیاورد.ازتون خواهشی داشتم. یه لطفی کنید برام سر کتاب باز کنید.(….)
ممنون میشم.هرجا گرفتم یه چیزی بهم گفتن.شما بزرگواری کنید و جوابم را بدهید.با تشکر فراوان