مراقب طلسمات تبلیغاتی رادیو و تلویزیون باشیم

نام مقاله:مراقب طلسمات تبلیغاتی  رادیو و تلویزیون باشیم

نویسنده مقاله: حمید آذر

سلام به همه دوستان خوبم.همه دوستانی که برای رشد و پیشرفت در اهدافشون دارن مبارزه میکنند دارند راههایی رو در اینترنت سرچ میکنند که بتونند در زندگی به آرامش بیشتر برسند.که  در حین تحقیقات و سرچ به سایت ما برخوردید.

ما روزانه خواسته یا ناخواسته مورد هجوم وحشیانه تبلیغات رادیو و تلویزیون و محیط اطراف قرار میگیریم.که با رنگ و لعابهای به ظاهر خوشکل ما را فریب میدهند و در باطن و ضمیر ناخودآگاه ما چه برنامه ریزی هایی که نمیکنند.و فرمان  و کنترل ذهن و ناخودآگاه ما را در دست میگیرند.بدون اینکه خود متوجه این موضوع باشیم.

ما هر روز و هر لحظه داریم با همین تبلیغاتها و حرفها و داستانهایی که برای ما تعریف میکنند, از اهداف و زندگی خودمون دور میشیم. و اصلا فراموش کردیم که ما کی هستیم و برای چه چیزی خلق شدیم . میخواستیم به کجا بریم.

ما داریم همونی میشیم که اونها میخواهند.ما داریم همان رفتاری رو میکنیم که اونها میخواهند.ما داریم به سمتی میریم که اونها میخواهند.ما داریم عین رباط کنترلی میشیم که دسته کنترل دست اونهاست.

دوستی میگفت من دو سال پیش اهدافی داشتم. بعد از ازدواج تصمیم گرفتم  نرم افزای تولید کنم که کل دنیا را بترکونه.تمام  فلوچارت و دیتاهای نرم افزار را داشتم.تمام راههای موفقیت این نرم افزار را پیش بینی و برنامه ریزی کردم.ولی الان که دو سال از این موضوع میگذره.من دارم برای بدست ادوردن دلار و بیتکوین و سکه تقلا میکنم. با همسرم درگیر شدم کار دادگاهی دارم.سیگاری شدم و گاهی مشروب میخورم. از خانوادم دور شدم و تک و تنها.فقط دارم به این موضوع فکر میکنم که از این مملکت تنهایی در برم.

چرا این دوست ما این طوری شد؟ بعد از بررسیها و سرکتاب با قرآن دیدم این جوان نه سحر و جادویی داره نه جنی در بدنشه و نه چیز دیگه ای.پس چرا کار و زندگی و نتیجه اهدافش به اینجا رسید؟؟؟؟؟

یا داستان دوست دیگری که سه سال پیش  سه برادر تصمیم گرفتند که زمین شالیزار بزرگی در شمال بخرند و همانجا هم مرغ داری بزنند و بعد یک رستوران بزرگی اهدا کنند که مواد اولیه و اصلی که برنج و مرغ  هست را خودشات تولید کننده باشند و با رستوران به سود سرشاری برسند.که وقتی زمین را خریدند به کرونا خوردند و کلا دست از این کار کشیدند و الان هر کدوم از این برادرها نه با هم ارتباطی دارند  نه  صله رحمی.اصلا از حال هم خبری ندارند.زمین هم مونده که  هیچ تصمیمی هم براش نگرفتند.و اصلا نمیدونند چکار کنند.

چرا اینطوری شده؟ این برادرها هم بعد از بررسی و گرفتن سرکتاب دیدم نه سحری دارند نه جادویی و نه جنی که بخواد ازیتشون کنه.پس چرا برنامشون بهم خورده؟

از این موارد خیلی هست که اگه بخوام تک تکشون رو اینجا بنویسم شاید کتاب قطوری شود.

این دوستان و همه ماها داریم کنترل میشیم.داریم به سمتی هدایت میشیم که  یه سری سازمان و گروهکها دارند برای ما تصمیم میگیرند که چه بکنیم و چه نکنیم.با کی باشیم و با کی نباشیم.چی بپوشیم و چی نپوشیم.کجا بریم و کجا نریم.در مورد چی حرف بزنیم و در مورد چی حرف نزنیم. و . . .

این سازمانها که از اینجا به بعد  اسمشونو شیاطین میزارم .نمیان خودشونو نشون بدند و اهدافشونو به شما  بگن.اینها با تبلیغاتهای محیطی و با تبلیغاتهای رادیو و تلویزیون در سراسر دنیا و از طریق ماهواره ها .با فیلمهایی که میسازند با تبلیغاتهایی که درست میکنند با سایتهایی که راه اندازی میکنند شما را کنترل و هدایت میکنند. چطور؟ از طریق ضمیر ناخودآگاهتون و ترس که در مغز ماست تولید میکنند.

هنگامی که از مغز شما صحبت میکنیم، از مغزی سه لایه صحبت می کنیم و آن ها بر تصمیمات شما موثرند. و عبارتند از :

 1) مغز جدید(مغز منطقی).

 2) مغز میانی (مغز عاطفی)

۳) مغز قدیم (مغز خزنده یا غریزی) همان ساقه مغز است. هر کدام از بخش ها، کارکردها و ویژگی ‌هایی دارند.

مغز قدیم

اصلی‌ ترین قسمت مغز که باید با آن ارتباط بگیریم تا بتوانیم روی تصمیمات و رفتارهای شما موثر باشیند، مغز قدیم است. مغز قدیم در تمام موجودات مشترک است، قسمتی از مغز است که به صورت ناخودآگاه فعالیت می ‌کند و ۵۰۰ برابر سریع‌ تر از قسمت خود آگاه مغز است.

دغدغه های اصلی مغز قدیم شما

۱٫ بقا و دوری از خطرات
۲٫ کسب و حفظ انرژی
۳٫ لذت و ادامه نسل

تبلیغات در بازاریابی و کنترل ذهن ناخودآگاه  شما استفاده می شود و سعی می کند هر تصمیم خرید و هر کار دیگری را که  تصمیم آن را می گیریم هدایت کند. این امر که ارتباط نزدیکی با مطالعات تأثیرگذاری و متقاعدسازی دارد، عادات ما را قادر می سازد تا اصلاح شوند و به پدیده ای فراتر از خرید و فروش صرف تبدیل شوند.

زبانی که او به کار می‌برد و واقعیتی که به ما نشان می‌دهد، به دنبال پاسخگویی به خواسته‌ها، نیازها و انگیزه‌های مخاطب است که معمولاً چنین چیزی شناخته نمی‌شوند.

تبلیغات همه جا هست

گوئرین وقتی می گوید که “هوای که ما تنفس می کنیم از اکسیژن، نیتروژن و هیدروژن تشکیل شده است.” تبلیغات هم مثل هوا همه جا هست 

به همه فضاها حمله می کند، در خانه های ما نصب می شود، به دستگاه های الکترونیکی ما نفوذ می کند، شبکه های اجتماعی و رسانه ها را پر می کند. او می‌تواند صحبت‌ها و ایده‌های ما را داشته باشد، برایش شعار تولید می‌کنیم و آهنگ‌هایش را می‌خوانیم. او قهرمان واقعیت بیرونی و دنیای درونی ماست.

تبلیغات یک عامل مدل سازی اجتماعی است، زیرا علاوه بر تأثیر بر عادات خرید، انتقال نگرش ها و ارزش ها را تسریع کرده و حتی می تواند آنها را متحول کند .  ما را به یک واقعیت معین تبدیل می کند، ادراکی که در نهایت به الگوسازی افکار نمادین و خواسته های ما نیز می انجامد

با این حال، اکثریت قریب به اتفاق ما اعتراف می کنیم که تحت تأثیر تبلیغات قرار نگرفته ایم . افراد بسیار کمی وجود دارند که به تأثیر تبلیغات بر عادات هر چیزی از زندگیشان اعتراف می کنند، مانند دیوانه هایی که به جنون خود اعتراف می کنند.

از زمان تولد تا ۷ سالگی فقط ناخودآگاه مغز مان فعال است این به این معناست که ما قادر به تفکر عمیق نسبت به اتفاقات نیستیم این واقعیت من را به شخص مورد هراس قرار میدهد زیرا دشمن یا هر فردی که بخواهد به طور منفی بر روی مغز ما تاثیر بگذارد میتوانند کودکان را مورد هدف قرار دهند و به این شکل وقتی که یک کودک به سن بالاتر می رسد ممکن است تفکراتی داشته باشد که از خواندن کتاب یا مقاله نیست، بدین دلیل است که می گویند مغز انسان پلاستیکی است و به راحتی میتواند آلوده شود اما مشکل به اینجا ختم نمی شود.۹۵ درصد از مغز انسان ناخودآگاه و فقط ۵ درصد آن خودآگاه است پس این یعنی ما همیشه در حال یادگیری هستیم و اگر چیزهایی که یاد میگیریم منفی باشد به راحتی به خودمان آسیب می رسانیم، ناخودآگاه به خودی خود بد نیست بلکه دلیل این آسیب از عدم تفکر در داده ها و اطلاعاتی است که به مغز ما انتقال داده می شود به این شکل ما برده داده های خامی می شویم که خود برای ما راه زندگی را تعیین میکند،یکی از دلایل اینکه از ما خواسته می شود تا کتاب بخوانیم دقیقا همین است زیرا ما در زمان خواندن کتاب اطلاعات را دریافت و سپس با تفکر به آن به خوبی و بدی آن فکر می کنیم و اگر خوب به خودمان اضافه میکنیم اما رسانه ها را به خاطر داشتن مغز پلاستیکی به راحتی قبول میکنیم که انگار هر چه که میبینیم درست است ولی واقعیت اینجاست که رسانه های هر ملیتی با هدفی سیاسی و کاملا حساب شده ساخته میشود و سعی در تغییر رفتاری و فکری دارد که برای آن ملت می تواند خوب یا بد باشد.مغز انسان در زمان تولد فقط ۳۳۳ گرم وزن دارد و در طی مدت دو ساله سه برابر رشد میکند و به وزن ۹۹۹ گرم می رسد تحقیقات نشان می دهد وقتی که یک بچه در سن یک تا دو سالگی دو ساعت در روز تلویزیون تماشا کند در آینده برایش توجه به کلاس درس سخت تر خواهد بود و کودکی که در آن زمان تلویزیون تماشا نکرده یا خیلی کم تماشا کرده است توجه بیشتری به کلاس درس دارد.

پس تبلیغات رسانه ای انقدر در ما تاثیر گذار هست که کنترل ذهن و جسم ما را بر عهده میگیرد و ما را به هر سمتی که خود مایل است میکشاند بدون اینکه ما متوجه این موضوع باشیم.

عامل دیگری که بر زندگی ما تاثیر گذار است وجود(ترس) است.این ترس دقیقا قدرت تبلیغات را دارد یا شاید فراتر از آن. ترس باعث میشود که ما کنترل شویم به سمتی رویم که این سازمانها (شیاطین )میخواهند.

سیستم عصبی ما به دو شاخه تقسیم میشود: سیستم عصبی پاراسمپاتیک (سیستم استراحت و هضم) و سیستم عصبی سمپاتیک (سیستم مبارزه یا پرواز). ترس پاسخ “مبارزه یا فرار” شما را به حالت افراط در می‌آورد. وقتی ترس در سیستم عصبی شما بوجود می آید, غدد فوق کلیوی شما آدرنالین را ترشح می‌کنند. جریان خون به لوب فرونتال مغز شما، که وظیفه تفکر و برنامه‌ریزی منطقی را بر عهده دارد، کاهش می‌یابد و قسمت‌های عمیق‌تر و حیوانی‌تر مغز شما – از جمله آمیگدال – را به دست می‌گیرد. مانند یک حیوان که سعی می‌کند از خورده شدن توسط یک شکارچی جلوگیری کند، تمام منابع بدن شما به سمت یک هدف معطوف می‌شوند: و آن هم (زنده ماندن.) است.

پس این سازمانها و یا شیاطبن با این دو ابزار ترس و تبلیغات خیلی راحت ما را کنترل میکنند.

پس برای اینکه ما در آرامش باشیم و کنترل ذهن و جسم خودمان را دست این سازمانها و نهادها ندیم به تبلیغاتها و خبرهایشان توجهی نکنیم.

شما نیاز نیست از کرونا بترسید و در خانه هایتان حبس شوید.نیازی نیست از خبرهایی که میدهند مثلا فلان کشور تصمیم دارد به ایران حمله کند و در شما ترس بوجود بیاید.نیازی نیست به این خبرها دامن بزنید و توجهی کنید شما با این خبرها کنترل میشوید. شما با دیدن سریالهای ترکی و  فیلمهای مبتذل کنترل میشوید. و رفتار و کردار و منطق شما همانی میشود که آنها میخواهند.

یکی از بهترین راههای فرار از تبلیغات و ترس این است که به تلویزیون و تبلیغاتها و اخبار آن توجهی نکنید.من نمیگم اصلا تلویزیون تماشا نکنید. شما از  شبکه هایی که بدردتون میخوره مثل فیلمهای انگیزشی. شبکه های آموزشی. شبکه های مستند وحش و دانستنیها.

شما میتونید از این شبکه ها استفاده مفید رو ببرید.چرا دنبال یه سری شبکه ها و خبرها و تبلیغاتهایی میرید که اصلا بدرد زندگی شما نمیخوره بلکه شما را کنترل میکنه میشوید؟

کسانی که همیشه در منزل تلویزیون تماشا میکنند همیشه در خیابانها با یک یا دوتا ماسک در رفت و آمد هستند صله رحم نمیکنند.خیلی ها کار و زندگی رو رها کردند و در خانه هایشان حبس شدند.آخه چرا؟؟؟

کرونا یه ویروس ساده است که راحت میتونید کنترلش کنید

شما هر شب و هر صبح با دو یا چهار قطره رینوسالتین در بینی میتوانید از شر کرونا خلاص شوید.به همین راحتی بدون اینکه ماسکی روی صورت بزنید.

ماسک زدن صورت باعث میشه اکسیژن کافی در روز به مغز نرسه و به مرور مغز آسیب میبینه و در نتیجه بیماری آلزایمر و ضعیف شدن کارایی مغز میشه و شما را زود خسته میکنه.شما را بیحال میکنه.حتفضه کوتا مدت شما ضعیف میشه.

روش دیگری رو به شما یاد میدم که با این روش هیچ ویروسی در بدن شما کارساز نیست و سریع نابود میشه.و هیچ وقت سرما نمیخورد و از شر سینوس و سینوزیت برای همیشه رهایی پیدا میکنید. التهاب و ورم گلو برای همیشه از بین میره بوی بد دهان و گلوی شما برای همیشه از بین میره.

روش بسیار ساده که این همه کارایی داره. پس حتما این کار را جزء اصلی زندگیتون قرار بدید. و دیگر از چیزی نترسید.

یک استکان گلاب

به اندازه یک نخود, نمک دانه درشت(نمک دریایی)

یک قاشق مرباخوری لیموی تازه

یک قاشق مربا خوری سرکه سیب

یک قاشق مربا خوری  آب سداب دم کشیده

همه آنها را داخل گلاب قرار و خوب هم بزن

این محلولی که بدست آمده را هر شب دو قطره در هر طرف بینی بریز و هر صبح هم همین کار را انجام بده. این محلول که حاصل تجربه چندین ساله منه معجزه میکنه فوق العاده موثره.اولین کاری که میکنه تمام ویروسهایی که  وارد بدنت میشه رو از بین میبره.

از بین بردن سینوزیت های مزمن. از بین بردن سینوسها. جلوگیری از سرما خوردگی.از بین بردن بوی بد دهان. از بین بردن التهاب و ورم گلو

پس با درست کردن یه محلول بسیار ساده این همه خواص در بدنتان بوجود میاد.پس از کرونا و این ویروسهایی که هر لحظه دارن تبیغاتشو میکنند نترسید.

از تبلیغات فرار کنید به تبلیغات تلویزون و رادیو و هر رسانه دیگر توجه نکنید.

از خبرها دوری کنید تا نترسید. تا اینکه بتونید کنترل زندگیتان را دوباره بدست بگیرید.من الان تقریبا چهار ساله تلویزیون تماشا نمیکنم به خبرها توجهی ندارم.اصلا برام مهم نیست این کرونا چند نفر را کشته و الان در چه وضعیتی هست.من تا الان یک بار هم از ماسک استفاده نکردم.نه من بلکه کل اعضای خانوادم.ولی نه بیمار شدیم نه کرونا گرفتیم.همیشه هم از این محلول داریم استفاده میکنیم.

نه به خبرها توجهی داریم نه به تبلیغات.

هواستون فقط به اهداف و زندگیتون باشه.نزارید با خبرها و تبلیغات افسار زندگیتان را دست این سازمانها بدید و کنترل بشید.

بروید دنبال زندگی و اهدافتون. از خونه هاتون بیاید بیرون.از چیزی نترسید. تمام فکرها و حرفهای فاسد و آشغال را از ذهنتون بریزید بیرون.

همه شما را به خدای بزرگ میسپارم.

و من الله توفیق : حمید آذر