تأثیر آغاز انقلاب کبیر فرانسه بر مسمریسم
پایان کار مسمر
سرنوشت زندگی مسمر وقتی به اینجا میرسد تأثرآور و هم عبرتانگیز میشود زیرا مسمر که قصدی جز نیکی و نوعپروری نداشت و واقعاً منظورش خدمت به خلق و هم خدمت به پیشرفت علم بود گرفتار عواقب غیرمنتظره و ناگواری شد که شاید به هیچ وجه تصور آن را نمیکرد.
اشتفن تسوایک مینویسد: این طبیب اتریشی سخاوتمند و راستگو، در جستجوی اسلوب تداوی جدیدی بود که مبتلایان به بیماری عصبی را به سرعت معاللجه نماید، ولی یک مشت طرفدار جاهل و مریدان خیالپرور، در اطراف این طرز معالجه داد وفریاد راه انداختند و مبالغه کردند و نظر به این که کاشف مانیهتیسم همانا مسمر بود هر عیب و افتضاحی که بر اثر کارهای جهال پیدا میشد، آن را به مسمر نسبت میدادند و او اخلاقاً مسؤول شناخته میشد.
مسمر هر چه از خود دفاع میکرد و فریاد میزد که نظریه و اسلوب تداوی من اینطور نیست، و من مسؤول حقهبازی و اعمال یک مشت مردم شارلاتان و یا نادان نیستم، اما «مسمریسم» که نسخه بدل نظریه مسمر شده بود نظریه اصلی را از بین برده بود.
خصومتی را که دانشمندان متعصب، و آکادمیهای اروپا نتوانستند علیه مسمر بکنند، طرفداران جاهل مسمر کردند و به مصداق «بر زمینت میزند نادان دوست» این مرد بزرگ را بدنام نمودند و از آن پس تا پایان عمر و تا مدتی بعد از مرگ در شمار حقهبازها و شارلاتانها و فالگیرها محسوب میشد.
مسمر مدت چند سال، در قبال تعصب جهال و حرارت مریدان نادان از خود دفاع کرد، اما اشتباهات روزانه هزارها نفر از مریدان نادان بر استدلال عاقلانه وی غلبه میکرد و در میان هیاهوی مریدان جاهل و ظاهرسازی و حقهبازی دیگران هیچکس صدای استاد را نشنید.
از آن پس نه تنها مخالفین مسمرف بلکه مریدان او هم با وی دشمن شدند، زیرا معتقد بودند که مسمر باید حقهبازیهای آنها را تدیید و تسجیل نماید در صورتی که مسمر حاضر نبود این کار را بکند.
تأثیر آغاز انقلاب کبیر فرانسه بر مسمریسم
در خلال این احوال که دوست و دشمن از مسمر روبرگردانیدند، حوادث دنیا نیز با مسمر مخالفت کرد، زیرا انقلاب کبیر فرانسه آغاز گردید و یکدفعه مسمر و زحماتی که کشیده بود به بوته فراموشی سپرده شد.
بحران ناشی از انقلاب به قدری شدید بود که بحران ناشی از مانیهتیزم را تحتالشعاع قرارداد و مردم بهترین اصول مداوای فردی و اجتماعی را در استمداد از گیوتین دانستند، زیرا میدیدند که تیغه این دستگاه در یک لحظه آلام جسمی و روحی را از بین میبرد.
دیگر شاهزادگان و امراء و حکام، فرصت نداشتند که در کاخهای بزرگ خود برای تعلیم و تعلم مانیهتیزم جلسات طولانی تشکیل بدهندو نه تنها جلسات مانیهتیزم تعطیل گردید، بلکه کاخهایی هم که محل انتقاد این جلسات بود ویران شد.
آن دوره گذشت، که شاهزادگان و امرا، در فکر استفاده از امواج مرموز و نامریی مانیهتیسم بودند و پس از اینکه انقلاب شروع شد هیچ فکری نداشتند جز اینکه جان خود را از تیغه خونآشام گیوتین نجات دهند.
به زودی بیمارستان مسمر خلوت شد و اخرین بیماران او جلای وطن کردند و یا سر را زیر تیغه گیوتین، ت سلیم عدالت انقلاب کردند. در همان موقع نیز چند نفر از پزشکان خارجی به جرم مخالفت با آزادیخواهان فرانسه اعدام شدند.
مسمر از میدان انقلاب فرانسه فرار میکند.
این موضع مسمر را سخت به فکر انداخت، و دانست در چنین موقع رشتههایی که سر را به پیکر یک نفر خارجی وصل مینماید خیلی سست و ضعیف است و عاقل آن کسی است که گلیم خود را در آب بیرون کشد و فرار کند و یا گلیم را در آب بگذارد و جان به سلامت بدر برد.
این بود که در سال ۱۷۹۲ میلادی، مسمر که به کلی ورشکسته شده بود، پاریس و انقلابیون آن را به حال خود گذاشت و از آن شهر خارج شد.
در این موقع پنجاه و هفت سال از عمر مسمر میگذشت و جریان حوادث، ناگهان او را بیبضاعت و بدبخت کرده بود. دیگر کسی پیدا نمیشد که متاع مسمر را خریداری کند، و برخلاف گذشته، هیچکس برای این پزشک اتریشی قایل به نبوغ و احترام مخصوص نبود و بدتر اینکه نمیدانست که به کجا برود و ایام آخر عمر را در کجا بگذراند، بالاخره تصمیم گرفت که شهر وین را برای سکونت اختیار نماید. مدت پانزده سال از تاریخی که مسمر در وین زندگی میکرد گذشته و دشمنان سابق او عموماً مرده و یات متفرق شده بودند و مسمر فکر میکرد که اکنون ممنک است به وین مراجعت و در خانه شخصی، بدون سروصدا زندگی کند، غافل از اینکه اگر دشمنان خصوصی او، که پزشکان و دانشمندان باشند از بین رفتهاند، در عوض پلیس امپراتوری اتریش باقی است.
بازگشت مسمر به زادگاه خود «وین»
روز چهاردهم سپتامبر سال ۱۷۹۳ مسمر وارد وین شد و مصمم گردید که در خانه شخصی خود که پانزده سال قبل آن را ترک نموده بود سکونت کند، اما بلافاصله یکی از افسران اداره پلیس به خانه مسمر آمد و درخصوص محل اقامت سابق از او توضیح خواست و پس از بررسی سوابق سیاسی او پلیس با اقامت مسمر در شهر وین موافقت نمود و از آن پس پزشک اتریشی دانست که میتواند در پایتخت اتریش زندگی کند و مسمر چون کاخ خود را برای سکنای خویش بزرگ دید، نصف آن را به شاهزاده خانمی موسوم به «پرنس گوانزاگا» اجاره داد. چند روز بعد از اینکه شاهزاده خانم «گوانزاگا» در ان خانه سکونت اختیار کرد، مسمر لازم دانست که برای رعایت نزاکت با مستأجر خود ملاقات کند و نظر به اینکه مسمر از فرانسه آمده بود طبعاً راجع به انقلاب فرانسه و اوضاع آن کشور صحبت شد و شاهزاده خانم انقلابیون فرانسه را یک مشت مردم رذل و غارتگر نامید.
اما مسمر، که بالاخره مرد چیز فهمی بود و میدانست که آزادیخواهان فرانسه زذل نیستند، بلکه می خواهند خود را از قید استبداد نجات دهند در صدد رفع اشتباه شاهزاده خانم برآمد و گفت اینطور نیست و این اشخاص زذل و غارتگر نمیباشند، بلکه برای مقدسترین حقوق حیاتی خودشان که حق آزادی باشد مبارزه میکنند.
این حرف طوری موجب حیرت شاهزاده خانم مستبد اتریشی شد که دیگر چیزی نگفت و همینکه مسمر خارج شد، دوان دوان نزد برادر خود که در سازمان دولت مقامی داشت رفت و موضوع را علنی کرد و گفت چه نشستهاید که در مرکز شهر وین یک نفر «ژاکوبن» یعنی انقلابی دو آتیشه فرانسه، سکنی گزیده و عنقریب است که تاج و تخت امپراتوری اتریش بر باد برود.
برادر موصوف شبانه نزد وزیر پلیس رفت و وزیر پلیس فردا اول وقت موضوع را به عرض امپراتور رسانید، امپراتور اتریش بلافاصله دستور داد کمیسیون تحقیقی تشکیل شود و از مسمر توضیح بخواهند.
توقیف مسمر در انقلاب کبیر فرانسه
مسمر را روز هیجدهم نوامبر توقیف کردند و استنطاق شروع شد اما مسمر به تمام سوالات پاسخ منفی داد و اظهارات خود را به شاهزاده خانم «گونزاگا» منکر شد و پلیس ناچار گردید راپرتی به این مضمون بخ حضور ملوکانه تقدیم نماید.
«ضمن تحقیقاتی که از آقای مسمر به عمل آمد، وی حاضر نشد اظهارات آشوبطلبی خود را تصدیق کند و جداً میگفت که چنین اظهاراتی نکرده است و به طور کلی نمیتوان به وسیله هیچ یک از موازین قانون او را در توقیف نگاه داشت لذا عقیده چاکر این است که امر فرمایید که او را آزاد کنند، منتها از او قول بگیرند که دیگر از این اظهارات نکند.»
اعلیحضرت فرانسوا امپراتور اتریش بعد از اینکه راپرت را خواند امر فرمود دکتر مسمر را آزاد کنند و چون خود او گفته است که میخواهد به موطن اصلی خود برود و در آنجا سکونت اختیار کند لذا توجه نمایند که هز چه زودتر از اینجا عزیمت کند و تا وقتی هم که در اینجا هست گرد اعمالی که مخالف امنیت و انتظامات میباشد نگردد. معلوم نیست که آیا دکتر مسمر، همانطور که امپراتور می گفت میخواست که به موطن اصلی خود برود یا نه، ولی در هر حال صدور این امر پلیس وین را نگران کرد و طبعاً اینطور استنباط نمود که امپراتور اتریش میل دارد که مسمر را از اتریش اخراج کنند. به علاوه، توقیف دکتر مسمر هم در «وین» بدون انعکاس نبود و دوستان و مریدان او علناً وزیر پلیس را مورد نکوهش قرار میدادند که چرا یک دانشمند بیآزار را که جز مطالعات علمی منظوری ندارد به زندان میاندازند.
این بود که وقتی اداره شهربانی دکتر مسمر را آزاد کرد، قطع نظر از لزوم اجرای حکم امپراتور بیمناک بود که مبادا دکتر مسمر شروع به اعتراض کند و شکایت نماید که چرا بدون گناه او را توقیف کردهاند.
لذا با عجله و به طرزی پنهانی وسایل اخراج دکتر مسمر را از اتریش فراهم نمودند و اداره پلیس طوری در پنهان نگاه داشتن این تبعید مهارت به خرج داد که تقریباً بعد از یک قرن و نیم، ما نمیدانیم که چگونه مسمر را از اتریش تبعید نمودند.
ولی اطلاع داریم که اخراج او از اتریش یک مرتبه دیگر علمای رشمی را قرین رضایت کرد، خلاصه آنکه مطمئن شدند که اینمرتبه برای همیشه از شر دکتر مسمر خلاص گردیدهاند.
بیچاره مسمر این مرتبه دیگر نمیدانست که کجا برود؟
مسمر درانقلاب فرانسه دارایی خود را از دست داده بود و هیچ چیز نداشت و اگر بعد از اخراج از اتریش می خواست به موطن اصلی خود «کنستانس» برود میدانست که در آنجا ن یز پلیس امپراتوری اتریس دست از او بر نخواهد داشت و همواره جاسوس او خواهد بود و طبعاً به فرانسه نیز نمیتوانست برود زیرا ممکن بود به قتل برسد.
از آن بدتر، جنگ بزرگی در اروپا آغاز گردیده بود و ملل مختلف به جان یکدیگر افتاده بودند و به عنوان طرفداری از آزادی و دموکراسی و یا اصول گذشته، و معناً برای مقاصد ارضی و مادی، خون هم را میریختند.
ادامه دارد. . .
مسمر، که قدم به مرحله کهولت گذاشته بود چیزی نمیخاوست جز اینکه محل سکونت آسوده و بدون صدایی داشته باشد و یک لقمه نان هم به او برسد، و بتواند به مطالعات خود ادامه دهد و مردم را بهتر و بیشتر به ماهیت کشف بزرگی که کرده بود آشنا کند.
******************************
با عضو شدن در کانال تلگرام ما هر روز از مطالب علوم عرفانی و ادعیه اذکار و همچنین از مطالب روز روانشناسی هیپنوتیزم و یوگا و موفقیت در گوشی خود در اختیار داشته باشید و در گوشی خود مطالعه کنید.
برای عضویت وارد لینک زیر شوید
http://telegram.me/inapplyoriginal
بعد از کلیک پنجره ای باز میشود و روی دکمه ok کلیک کنید و سپس وارد کانال ما میشوید در این صفحه در پایین صفحه روی دکمه join کلیک کنید تا برای همیشه عضو کانال ما شوید.
تأثیر آغاز انقلاب کبیر فرانسه بر مسمریسم