چرا ذهنم همیشه درگیره؟ , علت شلوغی فکر و آشفتگی ذهنی از نگاه انرژیهای پنهان
چرا ذهنم همیشه درگیره؟ , علت شلوغی فکر و آشفتگی ذهنی از نگاه انرژیهای پنهان
گاهی شبها، وقتی همهچیز ساکته، ذهن تو هنوز در میدان جنگه. افکار میتازند، تصاویر میچرخند، خاطرات بیدعوت سر میرسند. و تو، با تمام تلاش برای سکوت، هنوز صدایی درونت میپیچه که انگار از تو نیست. این وضعیت آشناست؟ ذهنی همیشه آشفته، پر از زمزمههای مبهم و تصاویر خستهکننده؟ شاید وقتشه این صداها رو جدی بگیری… شاید همهچیز از یک حضور پنهان آغاز شده باشد.
در بسیاری از فرهنگها، ذهن فقط یک بخش از مغز فیزیکی تلقی نمیشود. بلکه فضاییست که هم انسان در آن فکر میکند و هم انرژیهای نادیدنی میتوانند به آن نفوذ کنند. ذهن، محلیست برای جریان افکار، اما گاه این افکار از جنس تو نیستند. در سنتهای کهن شرقی و عرفان اسلامی، آمده است که اگر ذهن تو دائماً پر است، و هیچوقت به سکوت نمیرسی، ممکن است جریانی از انرژیهای منفی در آن لانه کرده باشد.
درمانهای معمول روانشناسی مانند مدیتیشن، تمرینات ذهنآگاهی و داروهای اعصاب گاهی بیاثر میمانند. چون مشکل، نه فقط از اضطراب یا استرس روزانه، بلکه از اتصالهای پنهان به انرژیهای ناسالم نشأت میگیرد. درمان ذهن آشفته، بدون شناخت لایههای پنهان آن، مثل بستن پنجرهای در باد طوفانیست… ناکارآمد و بینتیجه.
ذهنهایی که همیشه شلوغاند، معمولاً در معرض سه نوع تهاجماند: افکار قرضی (از اطرافیان یا جمعها)، زمزمههای نفوذی (از نیروهای ماورایی مانند جنهای خاکی یا آتشی)، و خاطرات سمی (که با انرژی باقیماندهاند). این نیروها بهتدریج شخص را از درون تحلیل میبرند، تا جایی که او دیگر نمیفهمد این صدای درون، صدای خودش نیست.
در آموزههای قرآنی نیز، اشارههایی ضمنی به وسوسههای خناس شده که «یوسوس فی صدور الناس»؛ این وسوسهها نه فقط احساسی بلکه ذهنیاند و در بعضی افراد چنان شدیدند که به اختلالات شدید ذهنی منجر میشوند. درمان این وسوسهها نیاز به تطهیر ذهنی دارد؛ نه فقط با ذکر و دعا، بلکه با پالایش محیط اطراف، ارتباطات، افکار و حتی مکان خواب.
برای تخلیه ذهن، باید آن را نه تنها خاموش کرد بلکه از نو تنظیم نمود. همانگونه که یک اتاق را از وجود بوی بد، گرد و اشیای مزاحم پاکسازی میکنیم، ذهن هم باید تطهیر شود. ذکرهای خاص، بخورهای مخصوص، مراقبه با نیت پاکسازی، و برخی دستورات تجربی میتوانند زمینه این تخلیه را فراهم کنند.
اما این پاکسازی بدون شناسایی منشأ حمله، ناقص میماند. باید اول دید چه چیزی در ذهن رخنه کرده؟ آیا یک ارتباط ناسالم بوده؟ آیا فردی در گذشته دعایی علیه تو خوانده؟ آیا خانهای که در آن زندگی میکنی آلوده به انرژی سنگین است؟ اینها مواردی هستند که نیاز به بررسی فردی و دقیق دارند.
اگر حس میکنی ذهن تو همیشه یک میدان جنگه، وقتشه آن را متوقف کنی. نه با بیتفاوتی، بلکه با آگاهی، تشخیص و عمل. ذهن تو باید خانه تو باشد، نه میدان هجوم دیگران. و اگر نمیدانی از کجا باید شروع کنی، شاید وقتشه کسی صدای واقعی ذهنت را بشنود و برایت نسخهای مخصوص تهیه کند.
ما در تجربههایی که داشتیم، با افرادی برخورد کردیم که سالها درگیر این آشفتگیها بودند. نه روانپزشک، نه رواندرمانگر و نه خانواده کمکی نتوانستند بکنند، چون اصل نفوذ را نشناخته بودند. وقتی نسخهٔ خاص آنها را دریافت کردند — متناسب با اسم، زمان تولد، محیط زندگی و حس درونی — تازه ذهن آرام گرفت.
آرامش ذهن، ساده نیست. اما اگر شروع شود، مثل نور در تاریکی عمل میکند. دیگر ذهن تو، جای توست؛ نه جای دیگری. نه زمزمهها، نه فکرهای سمی. فقط تو و خودت. و اگر کسی باید این مسیر را با تو همراه شود، بگذار راهش را پیدا کند. ما اینجا هستیم…
اگر این نشانهها در تو هست — ذهن پر از صدا، خواب ناآرام، خستگی بیدلیل، و احساس حضور افکار ناآشنا — وقت آن رسیده که ذهن تو نسخهاش را پیدا کند. تماس بگیر، تا بررسی کنیم… شاید صدایی که درون توست، اصلاً از تو نباشد.
و من الله توفیق : حمید آذر