نقشه ناجوانمردانه دکترکوفر علیه دکتر کخ
نقشه ناجوانمردانه دکترکوفر علیه دکتر کخ
دکتر «کوفر» یک نفر را نزد دکتر «کخ» فرستاد و از او خواست که مقداری از میکروبهایی را که مدعی است کشف کرده و پرورش داده برای آزمایش نزد او بفرستند. دکتر کخ چون از نقشه ناجوانمردانه دکتر کوفر اطلاعی نداشت، مقداری از میکروبها را فرستاد. دکتر کوفر چند روز بعد ا ز همه پزشکان و مردمان سرشناس شهر از جمله از خود دکتر کخ دعوت نمود که نظر خود را ابزار دارد و در حضور همه شیشه محتوای میکروب را نشان همه دادو گفت:
این شیشه محتوای میکروبهایی است که دکتر کخ مدعی است که آنها را کشف کرده است، ولی من به صراحت میگویم که ادعای کدتر کخ دروغ محض است و او میخواهد دنیای علم و همه مردم را فریب بدهد و من برای اینکه دروغ او را بر همه شما ثابت کنم مایع این شیشه محتوای میکروب وبا را میخورم تا بدانید که هیچ اثری در من نخواهد کرد. بعد شیشه میکروبهای وبا را که قبلاً مایع آن را عوض کرده بود، در میان حیرت حضار سرکشید. دکتر کخ وحشتزده از جای جست و گفت:
نه اینکار را نکنید، جان خود را به خطر نیاندازید. ولی دکتر کوفر گفت: «من اطمینان دارم که آسیبی نمیبینم، زیرا وبا میکروب ندارد که کسی با خوردن آن مبتلا شود.»
این کار لطمه بزرگی در افکار عمومی و در جهان پزشکی به دکتر کخ زد، موقتاً دکتر «کوفر» در منظوری که داشت موفق شد و دکتر کخ را یک شارلاتان و کلاهبردار که دنیای علم را مسخره و بازیچه خود کرده است نامید.
پروفسور «ویرشوف» پزشک بزرگ و معروف برلین و عدهای دیگر از پزشکان نیز هر یک به نحوی علیه دکت کخ حمله کردند. حملاتو تبلیغات را گسترش دادند، مخالفان دکتر کخ نیز دور یکدیگر جمع شدند و اتحادیهای علیه او تشکیل دادند و فریاد دکتر کخ شارلاتان و کخ حقهباز از هر طرف برلین بلند بود.
آزمایشگاه مخصوص دکتر کخ در برلین که برای تأسیس و تکمیل ان زحمت زیاد کشیده بود، مورد هجوم و حمله مخالفان و مسلولین واقع شد و به تاراج رفت و بعد ساختمان آن را هم آتش زدند.
کار به پارلمان برلین کشید. در پارلمان نیز به تحریک پروفسور «ویرشوف» به دکتر کخ به عنوان حقهباز و شارلاتان حملات شدیدی کردند و از دولت بازخواست کردند که چرا به این مرد کلاهبردار اجازه داده شده که مردم را بفریبد. تا بالاخره کمیته مخصوصی از طرف پارلمان برای رسیدگی به کارهای دکتر کخ و احضار محاکمه او تشکیل شد.
«کخ» که به مصر فرار کرده بود، در غربت خود را کاملاً تنها و درمانده حس میکرد، بخصوص که همسر ضعیفالنفس او هم درست در بحبوحهی ماجرا او را تنها گذاشته بود و با او متارکه کرده بود. دکتر کخ نمیدانست با اینهمه مشکلات چطور روبهرو شود و اگر یک نامه عاشقانه به او نرسیده بود کخ تسلیم حوادث میشد و از بین میرفت.
ولی این نامه عاشقانهای که از آلمان به او رسید مانند یک پیک نجات و یک جرقه امید بود.
نامه عاشقانه یک دختر به دکتر کخ
نامه از دختر ۱۷ سالهای به نام «هدویک فریبرگ» بود که در رشته هنرهای زیبا تحصیل می کرد، و چند ماه قبل با دکتر کخ آشنا شده و به این مرد که تمام زندگی خود را وقف علم و دانش کرده بود دلباخته بود، این یک حقیقت عجیب و باور نکردنی است که این دختر با نامه سراپا مهر و محبت و عاشقانه خود این دانشمند بزرگ ولی شکست خورده را از نو به زندگی امیدوار کرد و به او اعتماد بنفس بخشید که از مصر باز گردد و به مبارزه با دشمنان ادامه دهد تا پیروز شود.
آغاز پیروزیهای دکتر کخ
من زندگیو مبارزات دکتر کخ را در اینجا خیلی خلاصه میکنم. در سال ۱۹۰۵ پروفسور «مچینکوف» دانشمند معروف روسیه در یکی از سخنرانیهای خود به پشتیبانی از دکتر «کخ» پرداخت و در حالی که از روی عصبانیت مشت روی میز میکوبید گفت:
تا موقعی که دکتر کخ جایزه نویل را دریافت نکرده است، من نمیگذارم این جایزه به دست کسی دیگر برسد زیرا خدماتی که دکتر کخ به عالم پزشکی کرده است از همه همکارانش زیادتر است، تاکنون کسی به مرتبه و مقام او نرسیده است.
دکتر کخ قبل از مرگش
نطق پروفسور «مچنیکوف» کار خود را کرد و هیأت ژوری جایزه نوبل تحت فشار اذهان عمومی ناچار شد شش ماه بعد کخ را برنده جایزه نوبل معرفی کند و بالاخره از او تجلیل کرد، ولی این تجلیل خیلی دیر بود و دیگر کخ فرصت زیادی در زندگی خود نداشت که بتواند از آن استفاده کند و بالاخره در ۲۷ مه سال ۱۹۱۰ دکتر کخ بر اثر سکته قلبی در گذشت.
تجلیل عظیم بعد از مرگ
داروی بیهوشی بعد از مرگ سهراب
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ حالا که من افتادهام از پا چرا؟
هنوز جسد دکتر کخ به خاک سپرده نشده بود که دنیا به تجلیل عظیم و بیسابقهای از او پرداخت و او را از بزرگترین خدمتگذاران جامعه بشریت نامید.
راستی، چرا؟
کسانی که اکنون از او این اندازه تجلیل میکردند چرا در زمان حیاتش سکوت کرده بودندو حتی در مقابل او کارشکنی کرده و مبارزه مینمودند.
تجلیل بیسابقه دنیا از دکتر «کخ» متأسفانه خیلی دیر شده بود، زیرا او دیگر در قید حیات نبود که بتواند به فعالیتها و تحقیقات دامنهدار علمی خود بپردازد.
بدون شک اگر این تجلیل در زمان حیات و چند سال زودتر از دکتر کخ میشد و از کمکهای مادیو معنوی به وی مضایقه نمی گردید و یا لااقل در راه او کارشکنی نمیشد او موفقبه پیشرفتهای علمی زیادتری میشد و از مرگ نابهنگام دهها هزار نفر جلوگیری مینمود. ولی افسوس که نیروی روانی عظیم دکتر کخ بیشتر صرف مبارزه با مخالفین شد.
چه میتوان کرد؟ تا بوده چنین بوده و تا هست چنین است، از اکثر دانشمندان و مخترعین در زمان حیاتشان با آنها مبارزه و بعد از مرگشان از آنان تجلیل شده است. عجیبتر و جالب و دردناک تر از داستان زندگی دکتر کخ زندگی کاشف داروی بیهوشی است.
******************************
با عضو شدن در کانال تلگرام ما هر روز از مطالب علوم عرفانی و ادعیه اذکار و همچنین از مطالب روز روانشناسی هیپنوتیزم و یوگا و موفقیت در گوشی خود در اختیار داشته باشید و در گوشی خود مطالعه کنید.
برای عضویت وارد لینک زیر شوید
http://telegram.me/inapplyoriginal
بعد از کلیک پنجره ای باز میشود و روی دکمه ok کلیک کنید و سپس وارد کانال ما میشوید در این صفحه در پایین صفحه روی دکمه join کلیک کنید تا برای همیشه عضو کانال ما شوید.
نقشه ناجوانمردانه دکترکوفر علیه دکتر کخ