آموزش علوم عرفانی,گر به خود آیی به خدایی رسی

نفوذ شیطان در ذهن و روح انسان؛ از وسوسه‌های قطره‌ای تا تسلط پنهان

0

نفوذ شیطان در ذهن و روح انسان؛ از وسوسه‌های قطره‌ای تا تسلط پنهان

مقدمه

انسان موجودی است که همواره میان دو میدان بزرگ قرار دارد؛ میدان نور و میدان تاریکی. خداوند در قرآن بارها هشدار داده است که شیطان دشمن آشکار اوست و باید او را دشمن گرفت: «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» (فاطر:۶). اما نکته اینجاست که شیطان معمولاً با جنگی آشکار و مستقیم به سراغ انسان نمی‌آید، بلکه همچون بارانی آرام و قطره‌قطره وارد ذهن و جان او می‌شود و راه خود را باز می‌کند. این نفوذ تدریجی، آن‌قدر نامحسوس است که بسیاری از انسان‌ها متوجه آغاز آن نمی‌شوند و زمانی به خود می‌آیند که افکارشان به آرامی مسموم و قلبشان گرفتار شده است.

نفوذ ذهنی؛ آغاز مسمومیت اندیشه

راه نفوذ شیطان معمولاً از ذهن آغاز می‌شود. او ابتدا بذرهای کوچک شک، ترس و خیالات منفی را در افکار انسان می‌کارد و با وسوسه‌هایی ظریف، ذهن او را درگیر می‌سازد. قرآن کریم از این مرحله با واژه وسوسه یاد می‌کند: «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ» (ناس:۵-۶). این وسوسه‌ها در نگاه نخست بی‌اهمیت جلوه می‌کنند، اما اگر انسان نسبت به آن‌ها بی‌تفاوت باشد، همانند قطره‌هایی که مدام بر سنگ می‌چکند، به مرور ذهن او را دگرگون می‌سازند. روانشناسی مدرن نیز نشان می‌دهد که افکار تکراری و منفی مسیرهای عصبی تازه‌ای در مغز ایجاد می‌کنند و در نهایت به باورهای پایدار بدل می‌شوند. به این ترتیب اندیشه‌های آلوده، آرام آرام جایگزین سلامت فکری انسان می‌گردند.

نفوذ در روح؛ مسخ تدریجی ارزش‌ها

وقتی ذهن در دام وسوسه‌ها افتاد، شیطان وارد مرحله دوم می‌شود و به قلب و روح انسان نزدیک می‌گردد. در این مرحله، باورها و ارزش‌های درونی فرد تغییر می‌کنند. آنچه روزی زشت و گناه شمرده می‌شد، به مرور عادی می‌شود و حتی لذتی فریبنده پیدا می‌کند. قرآن این حقیقت را چنین توصیف می‌کند: «وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ» (انفال:۴۸). شیطان اعمال نادرست را در نظر انسان زیبا جلوه می‌دهد و این همان نقطه‌ای است که شخصیت روحی فرد مسخ می‌شود. او ممکن است به جایی برسد که دروغ، خیانت یا ظلم را حق طبیعی خود بداند. چنین تحولی نشان می‌دهد که وسوسه دیگر تنها در ذهن نیست، بلکه به عمق روح نفوذ کرده و حقیقت درونی را دگرگون ساخته است.

تأثیر بر جسم؛ تجلی بیرونی وسوسه‌ها

پس از تسلط بر ذهن و روح، نوبت به جسم می‌رسد. در روایات آمده که شیطان مانند خونی در رگ‌های انسان جریان دارد. این جمله نشان‌دهنده حضور دائمی و اثرگذاری اوست. امروزه نیز علم روان‌پزشکی نشان داده است که وسوسه‌ها و فشارهای روانی می‌توانند به‌طور مستقیم بر جسم انسان اثر بگذارند. استرس‌های مداوم، اضطراب‌های پنهان و وسواس‌های فکری زمینه‌ساز بیماری‌های روان‌تنی می‌شوند، دستگاه ایمنی را تضعیف می‌کنند و خواب را مختل می‌سازند. به این ترتیب، نفوذ شیطان که از ذهن آغاز شد و به روح رسید، سرانجام در جسم آشکار می‌گردد و زندگی فرد را به‌طور کامل دربرمی‌گیرد.

استراتژی شیطان؛ گام‌های تدریجی و قطره‌چکانی

آنچه خطر شیطان را دوچندان می‌کند، شیوه تدریجی اوست. او هیچ‌گاه یکباره انسان را به ورطه نابودی نمی‌کشاند، بلکه قدم به قدم پیش می‌رود. ابتدا اندیشه‌های کوچک را آلوده می‌کند، سپس عادت‌های رفتاری می‌سازد، پس از آن ارزش‌ها را تغییر می‌دهد و در نهایت جسم و روان را در تسلط خود می‌گیرد. قرآن کریم این روند را «خُطُوَاتِ الشَّیْطَان» می‌نامد و هشدار می‌دهد: «وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» (بقره:۲۰۸). این گام‌ها آرام، اما پیوسته‌اند و درست مانند قطره‌هایی که بر سنگ می‌چکند، سرانجام اثری عمیق و ماندگار بر جان انسان می‌گذارند.

نتیجه‌گیری و راهکارهای عملی

شیطان دشمنی است که با وسوسه‌های قطره‌ای و تدریجی ذهن و روح انسان را می‌آلاید و در نهایت جسم و رفتار او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما خداوند در قرآن یادآور شده است: «إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا» (نساء:۷۶). حیله او ضعیف است و تنها در برابر غفلت انسان قدرت می‌یابد. پس مهم‌ترین سلاح، آگاهی و بیداری است. اگر انسان خود را در معرض نور قرآن و ذکر قرار دهد، وسوسه‌ها توان رخنه نخواهند یافت. تلاوت روزانه آیهالکرسی، سوره‌های فلق و ناس، و یاد همیشگی نام خدا، همانند حصاری نوری انسان را از نفوذ تدریجی شیطان محفوظ می‌دارد. مراقبه‌های ساده شبانه، بازنگری در افکار روزانه و استغفار قلبی، همچون شست‌وشوی روح، ذهن را پاکیزه نگاه می‌دارند. همچنین همنشینی با افراد نیک و پرهیز از محیط‌های آلوده به گناه، زمینۀ نفوذ شیطان را از اساس برطرف می‌کند.

به این ترتیب، هر انسانی می‌تواند با اندکی مراقبت و پناه بردن به خداوند، دشمنی که قطره‌قطره وارد ذهن و جان او می‌شود را ناتوان سازد. پس راه پیروزی، نه ترس از شیطان، بلکه آگاهی از روش‌های او و توکل بر پروردگار است. نور قرآن خاموش‌شدنی نیست و اگر دل به آن سپرده شود، تاریکی هیچ‌گاه قدرت نفوذ نخواهد یافت.


فوذ شیطان از نگاه ساده؛ وقتی تصاویر آلوده آرام‌آرام روح را می‌خورند

خیلی وقت‌ها شیطان برای وسوسه کردن آدم‌ها با یک ضربه سنگین سراغشان نمی‌آید. او آرام و قطره‌قطره کارش را شروع می‌کند. درست مثل آبی که کم‌کم روی سنگ می‌چکد و در طول زمان جای خودش را باز می‌کند.

تصور کن کسی که ذهنی پاک دارد و هیچ علاقه‌ای به صحنه‌های آلوده و تصاویر مستهجن ندارد. در ابتدا ممکن است فقط یک نگاه کوتاه به عکسی نیمه‌پوشیده بیندازد. شیطان همین‌جا وارد می‌شود و همان نگاه ساده را تبدیل به اولین پله می‌کند. فرد به خودش می‌گوید «اشکالی ندارد، فقط یک تصویر ساده است.» اما در درون، ذهن شروع می‌کند به عادت کردن به این نوع نگاه.

کم‌کم همان تصاویر نیمه‌پوشیده دیگر هیجانی ایجاد نمی‌کنند. ذهن به دنبال چیزی قوی‌تر می‌گردد. شیطان هم درست همین را می‌خواهد. او آرام‌آرام فرد را به سمت تصاویر تحریک‌آمیزتر می‌کشاند. در این مرحله، اندام‌ها برای فرد برجسته‌تر می‌شوند، هیجان شدیدتر می‌شود و عطش درونی برای دیدن بیشتر، بالا می‌رود. همین‌طور که زمان می‌گذرد، فرد بدون آنکه متوجه باشد، وارد دنیایی می‌شود که در ابتدا حتی فکرش را هم نمی‌کرد.

از نظر علمی هم این موضوع روشن است. مغز انسان وقتی تصویری تازه و هیجان‌انگیز می‌بیند، هورمون لذت آزاد می‌کند. اما مغز خیلی زود به این لذت عادت می‌کند و برای اینکه دوباره همان حس را تجربه کند، به تصاویر شدیدتر و عجیب‌تر نیاز پیدا می‌کند. به همین دلیل است که افراد از دیدن عکس‌های ساده به سمت فیلم‌های کامل و سنگین‌تر کشیده می‌شوند. این همان «عادت دادن قطره‌قطره» است که شیطان از آن استفاده می‌کند.

اما اثر ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. دیدن مداوم این تصاویر به مرور روی روح و روان هم اثر می‌گذارد. آدم احساس گناه و شرم می‌کند، ولی هم‌زمان نمی‌تواند جلوی خودش را بگیرد. این کشمکش باعث اضطراب و افسردگی می‌شود. تمرکز از بین می‌رود، خواب خراب می‌شود و حتی در روابط واقعی هم مشکل ایجاد می‌کند. کسی که مدام به تصاویر غیرواقعی عادت کرده، دیگر از رابطه طبیعی و محبت‌آمیز لذت کافی نمی‌برد، چون ذهنش دنبال همان صحنه‌های اغراق‌شده می‌گردد.

در حقیقت، این یکی از بزرگ‌ترین حیله‌های شیطان است. او از یک نگاه ساده شروع می‌کند، اما پایانش می‌تواند به جایی برسد که فرد احساس کند دیگر کنترل خودش را ندارد. اما یادمان نرود: خداوند در قرآن فرموده «همانا مکر شیطان ضعیف است» (نساء:۷۶). یعنی اگر انسان بیدار باشد و به خدا پناه ببرد، این زنجیر می‌شکند. راه نجات، قطع کردن این قطره‌ها از همان ابتداست. اگر ذهن را با قرآن، ذکر و مشغولیت‌های سالم پر کنیم، جای نفوذی برای وسوسه باقی نمی‌ماند.

وقتی ذهن و روح آلوده می‌شوند؛ راه بازگشت از اسارت شیطان

بعضی وقت‌ها آدم خودش هم می‌داند که گرفتار شده است. آن‌قدر تصاویر و فیلم‌های آلوده را دیده که دیگر ذهنش پر از آن صحنه‌هاست و هر جا می‌رود، هر چه می‌بیند، با همان نگاه می‌سنجد. در نماز نمی‌تواند تمرکز کند، در رابطه عاطفی سرد شده، و حتی وقتی تنهاست انگار ذهنش پر از صحنه‌هایی است که مثل خوره روحش را می‌خورند. اینجاست که شیطان به هدفش رسیده، چون دیگر نیازی به وسوسه مستقیم ندارد؛ ذهن خودش شیطانی شده و ناخودآگاه مدام همان مسیر را تکرار می‌کند.

اما حقیقت این است که هیچ‌کس محکوم به ماندن در این تاریکی نیست. همان‌طور که قطره‌قطره عادت ساخته شده، می‌شود قطره‌قطره هم پاک شد. خداوند در قرآن بارها گفته که درهای توبه همیشه باز است. حتی اگر گناه به اندازه کف دریا باشد، باز هم رحمت خدا بزرگ‌تر است. شیطان دقیقاً می‌خواهد این امید را از دل آدم بگیرد و بگوید «تو دیگر تمام شدی، برگردی هم فایده ندارد.» اما این بزرگ‌ترین دروغ اوست.

از نظر علمی هم مغز انعطاف دارد. درست است که مسیرهای عصبی بر اثر تکرار تصاویر مستهجن قوی شده‌اند، اما همان مغز می‌تواند مسیرهای تازه‌ای بسازد. کافی است محرک‌ها قطع شوند و ذهن به چیزهای پاک و الهی عادت کند. درست مثل کسی که سیگار را ترک می‌کند و کم‌کم بدنش نفس تازه می‌کشد، ذهن هم با ترک این تصاویر شروع به بازسازی می‌کند. شاید اوایل سخت باشد و وسوسه‌ها قوی‌تر از همیشه به سراغ آدم بیایند، اما این حالت طبیعی است، چون مغز دنبال همان «دوز همیشگی» می‌گردد. اگر این مرحله سخت تحمل شود، بعد از مدتی وسوسه‌ها ضعیف‌تر می‌شوند و آرامش برمی‌گردد.

برای کسانی که در این تاریکی هستند، اولین قدم این است که خودشان اعتراف کنند «بله، من گرفتارم.» این اعتراف به معنای تسلیم نیست، بلکه نشانه بیداری است. بعد از آن باید فضای ذهنی و محیطی تغییر کند. موبایل و کامپیوتر باید از این تصاویر پاک شوند، زمان تنهایی بی‌هدف کمتر شود، و در عوض باید جایگزین‌های واقعی برای پر کردن خلأ پیدا شود؛ ورزش، عبادت، مطالعه، هنر، یا هر کاری که ذهن را به خودش مشغول کند.

از نگاه معنوی، ذکرها و دعاها مثل داروی روح عمل می‌کنند. تکرار آیهالکرسی، سوره‌های فلق و ناس پیش از خواب، و استغفار روزانه، مثل حصاری نوری دور روح کشیده می‌شود. خیلی‌ها تجربه کرده‌اند که همین کارهای ساده، وسوسه را ضعیف‌تر می‌کند.

پس حتی اگر ذهن و روح آلوده و سیاه شده باشد، باز هم راه نجات باز است. مهم این است که آدم باور کند می‌تواند تغییر کند. هیچ ظلمتی آن‌قدر غلیظ نیست که نور خدا آن را نشکند. تنها باید تصمیم گرفت، ایستاد و قدم به قدم جلو رفت.

دعا و اذکار مخصوص دفع وسوسه و پاکی دل و ذهن:

بهترین دعا و ذکر برای دفع وسوسه شیطان و پاکی دل این است که هر صبح و ظهر و شب قبل خواب هفت بار این دعا و ذکر را بخوان

اللّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِی وَعَقْلِی وَبَصَرِی مِنْ کُلِّ نَجَاسَهٍ وَهَوًى، وَاحْفَظْنِی بِنُورِ کِتابِکَ وَذِکْرِکَ، وَاجْعَلْنِی مِنْ عِبادِکَ الطّاهِرِینَ.
حَسْبِیَ اللّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. یَا نُورَ النُّورِ، نَوِّرْ قَلْبِی وَصَدْرِی

و من الله توفیق: حمید آذر

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن دوم