شهرت روز افزون مسمر,کاشف هیپنوتیزم
شهرت روز افزون مسمر
عده مراجعین و بیماران مسمر روز به روز بیشتر میشد، روش معالجه مسمر تا آنروز سابقه نداشت، برای همه تازگی داشت، بیماران برای تسکین درد خود که هیچ داروئی معالج آنها نبود به مسمر پناه میآوردند که به وسیله آهنربا درد را از عضو مریض آنها خارج کند و اکثر آنها که بیماران عصبی بودند بهبود حاصل میکردند و مداوای خود را برای سایر دوستان و آشنایان در اطراف واکناف تعریف میکردند، در کاخ «لانداشتراسه» که خانه دکتر مسمر بود، هر روز با معالجه بیماری معجره تازهای بوقوع میپیوست و این معجزه در همه جا منتشر میشد. خوانندگان محترم باید توجه داشته باشند که فقط بیماران عصبی که درد و ناراحتی آنها ریشه عصبی یا روانی داشت در مطب دکتر مسمر معالجه میشدند نظیر درد مفاصل دستها و پاها، تشنج و لرزهای مزمن، برخی از افلیجها، برخی از دردهای معده و بیخوابیها، سردردهائیکه علت آنها عصبی یا روحی بود و امثال آنها.
روزنامهها شرح معالجات مسمر را منتشر میکردند، موافقین و مخالفین مقالهها پیرامون معالجه بوسیله آهنربا مینوشتند، شهرت مسمر از سر حدات اطریش گذشت و به کشورهای مجاور رسید. عدهای از پزشکان کشورهای مجاور از دکتر مسمر تقاضا کردند که روش معالجه خود را برای آنها بنویسد، تا آنها هم بتوانند از آن روش در معالجه بیماران استفاده کنند.
دکتر مسمر چون مرد نوعپرستی بود، بدون هیچگونه حسادت و ترس از دیگران که رقیب وی شوند، به نامه آنها جواب مساعد داد. از جمله پزشکانی که از مسمر درخواست راهنمائی و تعلیم کرده بودند دو نفر پزشک یکی ساکن آلمان به نام «هونترز» و دیگری سویس بنام دکتر «هارسو» بودند که طبق دستورات دریافت شده از مسمر شروع به کار کردند، و خوشبختانه نتایج رضایتبخشی گرفتند. این دو دانشمند حقشناس آلمانی و سوئیسی نیز متقابلاًَ شرح نتایج نیکوی معالجات خود را در روزنامههای آلمان و سوئیس منتشر نمودند و صراحتاً اقرار نمودند که روش معالجه مسمر به وسیهل آهنربا مفید، نتیجه بخش و در روی برخی از بیماران بسیار درخشان بوده است.
شور و هیجان بیشتر
شرح و معالجات دو نفر پزشک آلمانی و سوئیسی دو فایده و اثر بزرگ داشت، یکی اینکه مسمر وقتی مشاهده نمود که دو پزشک معروف روش معالجه و کشف او را ستوده و نتیجه بخش دانستهاند، بیش از بیش خوشحال شد، و شور و هیجان زایدالوصفی سراپای وجود او را گرفت و نیروی روحی بیشتری در پیشبرد مقاصد و تلاشهایش در او پیدا شد، و با قدرت روحی زیادتری به تلاشهای خود ادامه داد.
ثانیاً، اظهار نظرهای دو پزشک مذکور موجب شد که مسمر پیروان و مریدان بیشتری پیدا کند، و بعلاوه آن عده از بیماران عصبی که تا به حال مردد مانده بودند، بیدرنگ برای معالجه به مسمر مراجعه نمودند.
دعوت مسمر به مونیخ
شهرت روز افزون مسمر موجب شد که به مونیخ یکی از شهرهای بزرگ آلمان دعوت شود، مسمر این دعوت را پذیرفت و در شهر مونیخ شروع به معالجه نمود، و تمام نتایجی که در شهر وین حاصل شده بود، در شهر مونیخ نیز بدست آمد.
معالجه منشی کل آکادمی
یکی از اشخاص مشهوریکه در مونیخ بدست مسمر وآهنربای او معالجه شد منشی کل آکادمی به نام «اوشتروالد» بود، این شخص کاملاً فلج بود و چشمهایش تقریباً نابینا، پس از چند جلسه که به توسط مسمر معالجه شد شرح معالجه خود را در سال ۱۷۷۵ در شهر «اوکسبورک» نوشت. در این خصوص اشتفن تسوایک نویسنده معروف اطریش در کتاب«کاشف مانیه تیسم» مینویسد: «منشی کل آکادمی با دقت و وضوح جالب توجهی، وضع هنگام بیماری و زمانی را که امیدی به معالجه نداشت شرح میدهد، و بعد میگوید که چگونه دکتر مسمر تصمیم به معالجه او گرفت و با طرزی شبیه به معجزه او را از ناتوانی و بدبختی نجات داد و برای اینکه دکترها و دانشمندان نتوانند هیچ ایرادی بر او بگیرند این شخص عیناً مینویسد: «هرگاه کسی بگوید که من معالجه نشدهام، بلکه خیال میکنم که معالجه شدهام و دکتر مسمر فقط توانسته است که فکر و تصور معالجه را در من تلقین کند من حاضرم که حرف او را تصدیق نمایم… اما من کسی هستم که سابقاً حاضر بودم که تمام هستی خود را بدهم به شرط اینکه پزشکی پیدا شود و به من تلقین کند که معالجه شدهام» و در ضمن اضافه مینماید که «تمام نتایجی که دکتر مسمر از معالجات خود گرفته نشان میدهد که او به یکی از قوای پنهانی و بزرگ طبیعت دست یافته است.»
پیروزی بزرگ
به علت یک چنین پیروزی بزرگ و غیرقابل تردید، همه اعم از دوستان و دشمنان ناچار شدند که به هنر و لیاقت دکتر مسمر اعتراف نمایند و لیاقت و شایستگی دکتر مسمر برای اولین مرتبه از طرف مصادر رسمی تصدیق و تائید گردد، و روز ۲۸ نوامبر سال ۱۷۷۵ میلادی آکادمی مونیخ او را به عضویت خود انتخاب کرد و در فرمانیکه به این مناسبت صادر شد چنین نوشتند «نظر به اینکه ثابت شده که این مرد توانسته است نیروی جدیدی را کشف نماید و چون به تحقیق رسیده دکتر مسمر به وسیله این نیرو موفق گردیده که در معالجه بعضی از امراض نتایج بسیار مفیدی به دست بیاورد و نظر به اینکه زحمات و مساعی او در این راه مورد تقدیر عموم قرار گرفته … الا آخر».
مسمر یک قدم جلوتر میرود
درست در زمانیکه همه به کشف مسمر معتقد شده بودند و همه مردم عادی و پزشکان و دانشمندان تصدیق داشتند که نظریه مسمر صحیح است، در همین موقع مسمر دچار شک و تردید میشود و خود با نظر خود مخالفت میورزد. و اولین بار به اشتباه خود پی میبرد و بالاخره میفهمد که آنچه موجب شفای بیماران میشود تنها این جسم شفای بیماران میشود تنها این جسم سیاهرنگ به نام آهنربا نیست، بلکه دستهای او هم نیروی معالجه کننده دارد، مسمر میفهمد که تنها آهنربا امراض را معالجه نمیکند، بلکه از وجود خود او نیز نیروئی ساطع میشود که به بهبودی امراض کمک میکند.
اشتفن تسوایک مینویسد: «در واقع مسمر در آن موقع نائل به کشف بزرگی شده بود و اگر یک قدم دیگر هم جلو میرفت، موضوع حل میشد، ولی مسمر هر قدر باهوش بود باز نمیتوانست به اندازه یک قرن جلو برود و آراء و نظریات قرن بیستم را بیان نماید،این پزشک با احتیاط همواره گام به گام جلو میرفت و تا وقتی راه جدیدی پیدا نمیکرد از راه قدیم خویش صرفنظر نمینمود.
معذالک چون بدون تردید و تزلزل یک مرتبه از آهنربا صرفنظر کرد و این جسم را دور انداخت ثابت کرد که موهوم پرست نیست و به معتقدات قرون وسطی پای بند نمیباشد و از این به بعد، دکتر مسمر وارد مرحلهای شد که علمای امروز هم تصدیق میکنند که او کشف بزرگی کرده است
ادامه دارد…
******************************
با عضو شدن در کانال تلگرام ما هر روز از مطالب علوم عرفانی و ادعیه اذکار و همچنین از مطالب روز روانشناسی هیپنوتیزم و یوگا و موفقیت در گوشی خود در اختیار داشته باشید و در گوشی خود مطالعه کنید.
برای عضویت وارد لینک زیر شوید
http://telegram.me/inapplyoriginal
بعد از کلیک پنجره ای باز میشود و روی دکمه ok کلیک کنید و سپس وارد کانال ما میشوید در این صفحه در پایین صفحه روی دکمه join کلیک کنید تا برای همیشه عضو کانال ما شوید.
شهرت روز افزون مسمر