آموزش علوم عرفانی,گر به خود آیی به خدایی رسی

مسمر در پاریس برای شناساندن مانیه تیسم فعالیت می‌کند

0

مسمر در پاریس برای شناساندن مانیه تیسم فعالیت می‌کند

برای شناساندن «مانیه تیسم» فعالیت می‌کند.

دکتر مسمر بعد از ورود بپاریس احساس کرد که کار خوبی کرده است، زیرا اشراف اطریش که تعدادی از آن‌ها از بیماران مسمر بودند و در فرانسه نفوذ داشتند سالن اعیان و اشراف پایتخت فرانسه را بر وی مسمر گشودند و حتی «ماری آنتوانت» اطریشی که زن لوئی شانزدهم بود توجه خاصی نسبت به مسمر مبذول داشت، زیرا این زن فطرتاً از چیزهای تازه و غیر منتظره به شرط این که جنبه تفریحی داشته باشد خوشش می‌آمد.

گرمی بازار حقه‌ بازی و شیادی

در نیکه دوم قرن هیجدهم میلادی ولتر و مونتسکیو و سایر نویسندگان فرانسوی، عقاید مذهبی فرانسویان را طوری متزلزل کرده بودند که مردم آن زمان دیگر به احکام و احادیث انجیل ایمان نداشتند و همین امر موجب شده بود که به دنبال معتقدات دیگر بروند و به همین جهت در هیچ دوره، سکنه شهر پاریس مثل آن عهد موهوم پرست نبودند و این موضوع فرصت مناسبی به یک عده شارلاتان و حقه‌باز داده بود که جلوه‌گری کنند.

مادام دو پمبادور معشوقه لوئی شانزدهم هم به خانه جادوگران می‌رفت:

مثلاًَ در آن زمان مادام دو پمبادور معروف معشوقه لوئی شانزدهم که عملاً فرمانروای فرانسه بود، شب‌ها مخفیانه به خانه یکی از زنان جادوگر می‌رفت که به وسیله آن زن سرنوشت خود را در فنجان قهوه مشاهده کند.

مارکیز دوپیتال

برای ملاقات شیطان به وسایل عجیب و غریب متوسل می‌گردید و در یک شب که این خانم نجیب و اصیل به اتفاق یکی از زن‌های دیگر در خانه یک زن جادوگر لخت و عریان در انتظار ورود شیطان بودند، جادوگر مزبور که عجوزه حیله‌گری بود لباس‌ها و جواهر خانم‌ها را برداشت و فرار کرد.

گرمی بازار کنت دوسن ژرمن شعبده‌باز معروف فرانسه

بزرگترین اشراف فرانسه سعی می‌کردند کنت دوسن ژرمن شعبده‌باز را بر سر میز خود دعوت کنند و اگر این مرد محیل و کلاه‌بردار ناگهان می‌گفت که من حضرت مسیح و حضرت محمد را ملاقات کرده‌ام همه از فرط تأثر و هیجان بر خود می‌لرزیدند در صورتی این مرد جز یک حقه باز وقیح چیز دیگر نبود.

در هیچ دوره (البته در فرانسه) شارلاتان‌ها و حقه‌باز‌ها آن‌طور فایده نبردند و تا آن درجه بازار آن‌ها رایج نبود. ولی مسمر هیچ‌گاه نمی‌خواست که با شارلاتان‌ها و حقه بازهای آن دوره همکاری کند و از این معدن طلا، که حماقت و بلاهت بشر است و هرگز هم تمام نمی‌شود استفاده نماید.

زیرا مسمر یک پزشک بود که می‌گفت نظریه جدیدی را کشف کرده‌ام و هیچ منظوری نداشت جز اینکه نظریه او تحت مطالعه دانشمندان قرار بگیرد و آن‌ها صحت نظریه‌اش را تصدیق کنند.

مسمر به نظریه دانشمندان درباره مانیه‌تیسم اهمیت بیشتر می‌داد تا مردم عادی

مسمر به ارادات و اخلاص مریدان، پیرامون خود، گرچه منافع پولی خوبی داشتند، اما توجه زیادی نداشت، ولی در عوض به نظریه اساتید و دانشمندان اهمیت می‌داد و عقیده یکی از آن‌ها را درباره نظریه خود از هلهله و استقبال صدها هزار نفر عامی با ارزش‌تر می‌دانست، به همین دلیل مسمر می‌خواست، آن‌هائی که صلاحیت دارند نظریه او را مطالعه کنند و آن‌چه را که می‌فهمند بگویند و عادلانه راجع به او قضاوت نمایند به همین جهت بعد از ورود به پاریس قبل از هر کاری نظریه علمی خود را به آکادمی فرانسه تقدیم کرد و در فوریه ۱۷۷۸ میلادی از رئیس آکادمی فرانسه تقاضا کرد که آکادمی روش معالجه او را تحت بررسی قرار دهد و نظریه خود را در این خصوص اعلام نماید.

آکادمی‌های کشورهای اروپائی و نظریات مسمر

آکادمی علوم فرانسه تقاضای مسمر را نپذیرفت و صریحاً جواب داد که ما کاری به نظریه مسمر نداریم و آن را تحت مطالعه قرار نخواهیم داد، به این دلیل که آکادمی‌های «وین» و «برلن» توجهی به تقاضاها و نظریات مسمر ننموده بودند.

مسمر چون می‌دانست که واقعاً کشف جدیدی کرده و هدیه نوی برای دنیای طب و به طور کلی دنیای علم آورده است از میدان در نرفت و بعد از این که از آکادمی فرانسه پاسخ منفی شنید در عوض به اتحادیه اطبای پاریس مراجعه کرد. اما اتحادیه پزشکان پاریس هم به دلیل اینکه سایر آکادمی‌های علمی اروپا توجهی به نظریه او ننموده‌اند از آن‌ها پیروی نمود و چون مسمر توضیح خواست که چرا روش معالجه مرا مورد مطالعه و بررسی قرار نمی‌دهید به عذر کودکانه متوسل شده و گفتند «مطالعه در چگونگی معالجه بیمارانی که به مسمر مراجعه کرده‌اند مستلزم این است که ما از وضع سابق آن‌ها مستحضر باشیم در صورتی که ما از سوابق بیماری آن‌ها اطلاعی نداریم.»

تا این تاریخ مسمر پنج مرتبه به آکادمی‌ها و اتحادیه‌های پزشکان مراجعه کرده بود که روش معالجه او را مورد مطالعه قرار بدهند و بدون تعقیب و جانب‌داری از روی انصاف نظر خود را بگویند، ولی هیچ کدام توجهی ننمودند.

انتشار اولین کتاب مسمر درباره مانیه تیسم

مسمر وقتی دانست که پزشکان و دانشمندان بنا به هر عللی که باشد نظریه او را مورد مطالعه و بررسی قرار نمی‌دهند و با سکوت و بیطرفی خود می‌خواهند او را محکوم و واقعاً بدنام کنند دیگر توجهی به آنان نکرد و به توده مردم یعنی طبقه منورالفکر نیمه دوم قرن نوزدهم روی آورد و با انتشار کتابی، منظور و هدف خود را بیان نمود بنابراین اولین کتاب مسمر در سال ۱۷۷۹ میلادی تحت عنوان «کشف مانیه تیسم حیوانی» انتشار یافت و در مقدمه کتاب متذکر شد که چون کاشف «مانیه تیم حیوانی» من هستم و قبل از من کسی از این علم اطلاعی ندارد بنابراین هیچ کس صلاحیت اظهار نظر درباره مانیه تیسم حیوانی را ندارد لذا من قاضی نمی‌خواهم بلکه یک عده شاگرد می‌خواهم که علم «مانیه تیسم حیوانی» را به آن‌ها تعلیم بدهم و عملاً طرز معالجه را با آن‌ها بفهمانم.

******************************

با عضو شدن در کانال تلگرام ما هر روز از مطالب علوم عرفانی و ادعیه اذکار و همچنین از مطالب روز روانشناسی هیپنوتیزم و یوگا و موفقیت در گوشی خود در اختیار داشته باشید و در گوشی خود مطالعه کنید.

برای عضویت وارد لینک زیر شوید

http://telegram.me/inapplyoriginal

بعد از کلیک پنجره ای باز میشود و روی دکمه ok کلیک کنید و سپس وارد کانال ما میشوید در این صفحه در پایین صفحه روی دکمه join کلیک کنید تا برای همیشه عضو کانال ما شوید.

مسمر در پاریس برای شناساندن مانیه تیسم فعالیت می‌کند

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن دوم