آموزش علوم عرفانی,گر به خود آیی به خدایی رسی

دایره ابجد

0

دایره ابجد

اعداد حروف و نحوه ی محاسبه ی حروف کلمات

دایره ابجد بیست و هشت حرف است که در زبان فارسی و عربی مورد استفاده قرار میگیرد اگر بخواهیم ان حروف را بنویسیم به هر ترتیبی میتوان نوشت لکن برای ان حروف دایره هایی مرتب نموده اند و هر کدام از انها را اسمی گذارده اند مثلا دایره ی ((ابتث)) به این ترتیب ا ب ث ج ح خ د ذ ر ز س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک ل م ن و ه ی

همین طور دایره ی دیگر که ان را ((ابجد)) میگویند به این ترتیب

ا ب ج د –ه و ز – ح ط ی – ک م ن – س ع ف ص – ق ر ش ت –ث خ ذ – ض ظ غ –

حروف بالا را هشت قسمت کرده اند و هر قسمت را یک کلمه قرار داده اند به این ترتیب اَبجَد هَوّز حبطّی کَلِمن سَعفَص قَرقَرِشَت ثَخّذ ضظع

بعضی این هشت قسمت را اسم هشت ملک گفته اند و بعضی گفته اند و بعضی که سلطانی بوده و هشت پسر داشته و اینها نامهای پسران او بوده است اقوال در باره ی ان حروف بسیار است در کتاب جزوات میر داماد (قدّس سرّه ) در این حدیث نبوی امده است ( تعلموا اباجاد و تفسیرها ) و در جای دیگر حدیث کریم نبوی می فرماید یا علی ویل لعام لا یعرف تفسیر ابجاد و ان علیا کان یعرف الفتین من حمعسق و نیز الابجد مرکوز فی لوح محفوظً و نیز الا عداد ارواح الحروف اشباح والعدد کاسنان الفتاح اذا نَقَصَت اوازدادت لا یفتح الباب و الزیاده علی العدد المطلوب اسراف و النقص منه اخلال

اعداد روح اند و حروف قالب انهاست بنانراین معلوم می شود که ابجد بسیار قدیمی است و تعلق به عالم بالا دارد و برای هر حرفی عددی معین شده است و ان حساب را ابجد می گویند و جُمَل نیز گفته اند

برای تعین اعداد حروف ابونصر فراهثی در کتاب نصاب الصبیان خود گفته است

یکان یکان شمر ابجد حروف تا حطی

چنان که از کلمن عشر عشر تا سعفص

پس ان گه از قرشت تا ضظغ شمر صدصد

دل از حساب جمل شد تمام مستخلص

ا ب ج د ه و ز ح ط ی ک ل ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷   ۸ ۹ ۱۰ ۲۰ ۳۰ م ن س ع ف ص ق ر ش ت ث خ ۴۰ ۵۰ ۶۰ ۷۰ ۸۰ ۹۰   ۱۰۰ ۲۰۰ ۳۰۰ ۴۰۰ ۵۰۰ ۶۰۰ ۷۰۰ ۸۰۰ ۹۰۰ ۱۰۰۰

اساتید فن برای گرفتن اعداد حروف و الفاظ و کلمات و جملات قواعدی گفته اند که در اینجا لازم است تذکر دهیم برای گرفتن اعداد حروف بهتر ان است که جمله ای را که بخواهند عدد بگیرند اول ان جمله را ملفوظی یعنی ان طور که تلفظ میشود به طور جداگانه و مقطّع بنویسید بعد انها را جمع کنند مثلا در کلمه ((حَسَن)) حروف را به طور جداگانه می نویسند

ح س ن و اعداد ان را جمع میکنند که ۱۱۸ می شود به همین ترتیب همه ی ۸ ۶۰ ۵۰ را باید عدد گرفت گاهی نیز در ان حروف حرفی مشدّد می باشد مثل ((محّمد)) که میم در این اسم مشدّد است چون در نوشتن یک حرف نوشته شده است دو حرف در تلفظ است از همین رو یک حرف به حساب میاید نه دو حرف پس عدد ((محّمد )) ۹۲ است نه ۱۳۲ و همچنین است حروفی که اشباح شده باشد مثلا سوره ی نحل ایه ۶۱ ((الذّین اصطفی الله )) در اینجا الف اشباع شده است و در تلفظ دو الف معلوم می شود ولی در حساب عدد یک الف محسوب خواهد شد

و در بعضی موارد ((نون)) غیبی میباشد مثلاً در سوره ی سبا ایه ۶۱ (( بعضهم الی بعضن القول ))یا در سوره صافات ایه ی ۷ (( بزینه ن الکواکب ) که این قسم (( نون ها)) عدد ندارند و محسوب نمیشود همچنین همزه هایی که در اخر کلمات عربی میباشد مانند (( من یشاء )) و (( اولیاء الله )) که همزه بعد از الف است و یودُهُ که همزه ی بین (( و او ))و (( دال)) است یک عدد به حساب نمی اید مانند انبیاء اولیاء اصفیاء اشقیا ازکیا ودر بعضی موارد همزه نوشته شده ولی تلفظ نمیگردد که به ان همزه ی مضاف گفته می شود مثل همزه های بالای این کلمات مایه دانش قدوه تکوین وسیله نجات و زبده انام که علامت ربط کلمه ی اول به کلمه ی دوم است و عدد ندارد در گذشته اعداد حروف و استعمال انها به قدری رایج و محفوظ اشخاص شده بود که بر صفحات کتابها به جای صفحه گذاری حروف را می نوشتید

مرحوم ابوالحسن حافظیان (قدس سره ) در کتاب لوح محفوظ میگویند

الاسماء تنزل من السماء

بین حروف هم مثل سلیر اشیاء رابطه و تناسب و انس و محبت است

به هر سرّی و به هر جانی و به هر روحی

به هر نباتی و هر دانه ای که در دنیاست

به ذرّه بین نظربینی ار عیان بینی

حکایت دل مجنون و حالتلیلی است

چون بیشتر مردم رابطه ی بین حروف و اسماء را نمی دانند و متوجه نیستند که چگونه بین بعضی حروف و اسماء رابطه و مناسب میباشند مثالی ذکر میکنیم برای اسم (( موسی))(( سینا )) که چگونه حروف این دو اسم با یکدیگر مربوط و منسوب و مانوس اند

اسما مینویسیم موسی – سینا

از یکدیگر جدا میکنیم م و س ی – س ی ن ا

حال در دو سطر مینویسیم   م و س ی

س ی ن ا

 بین این حروف را خطی میکشیم

دایره ابجد

باز از دو طرف خط این اسامی پیدا می شود     م و س ی     س ی ن ا

 

.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

متن دوم